loading...
erfan
زندگی نامه ی فوتبالیست های معروف

*...|| زندگی نامه دیه گو مارادونا ||...*


نام محصول: *...|| زندگی نامه دیه گو مارادونا ||...*

قیمت: 5,500 تومان




زندگي نامه دیه گو مارادونا اسطوره فوتبال جهان و يكي از بهترين و معروفترين فوتباليستهاي جهان به همراه بهترین گلهاي او

قسنتی از زندگینامه دیه گو آرماندو مارادونا - اسطوره فوتبال آرژانتین

نام ديه گو مارادونا در دنياي فوتبال بيش از آنکه به خاطر نبوغ و خلاقيت و بازي هاي استثنايي او بيايد، به دليل جنجال ها و اخباري است که از زمان بازيگري او در ناپل ايتاليا همواره حول و حوش اين بازيکن شاخص آرژانتيني بوده است.
ديه گو يکي از بااستعدادترين بازيکنان نسل فوتبال جهان است که در خانواده يي فقير و پرجمعيت به دنيا آمد. فوتبال را در باشگاه آرجنتينوس جونيورز آغاز کرد و 15ساله بود که به تيم اول باشگاه پيوست. در حالي که تنها 17سال داشت به تيم ملي آرژانتين دعوت شد و در برابر مجارستان يک نيمه بازي کرد.
قدرت بازي سازي، پاس هاي بلند و کوتاه ميليمتري، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبري تيم در ميانه ميدان، ضربه هاي ناگهاني و حياتي، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالي و بسياري از خصوصيات ديگر يک فوتباليست طراز اول در مارادونا جمع شده بود و اگر از نظر شخصيتي در حد مطلوبي بود بي ترديد در کنار بزرگان فوتبال دنيا يکي از ده مرد برتر فوتبال جهان نام مي گرفت.
پس از آن که «سزار منوتي» مربي بزرگ تيم ملي آرژانتين ديه گو را به دليل اخلاق و رفتار ناپايدارش و ناپختگي دوران جواني از تيم ملي کنار گذاشت و نام او را براي جام جهاني 78 در ليست تيم نياورد، مارادونا جام جهاني جوانان 79 توکيو را ميدان تاخت و تاز خود قرار داد و تيم ملي کشورش را به مقام قهرماني جهان رساند.
وقتي مارادونا در تيم باشگاهي آرجنتينوس جونيورز، در 166 بازي 116 گل به ثمر رساند، باشگاه معروف بوکاجونيورز حاضر شد براي خريد او پول خوبي پرداخت کند. اين بار رکورد او بهتر شد و در 28بازي، 40 گل زد و در سال 1981 با بوکاجونيورز قهرمان آرژانتين شد. کم کم نام جوان با استعداد آرژانتيني بر سر زبان ها افتاد و بارسلون با پرداخت بالاترين مبلغ، او را به ايالت کاتالونيا برد. از سال 1982 تا 1984 بارسلون محل بروز استعدادها و بازي هاي ديه گو بود. هافبک پرتوان آمريکاي جنوبي قهرماني سال 83 اسپانيا را براي بارسلون به ارمغان آورد.
حال تيم ناپل ايتاليا خواهان او بود و مبلغ بسيار بالايي به او پيشنهاد کرد تا در سال 84 به شهر ناپل مهاجرت کند. مارادونا هفت سال در ناپل ماند و در سال 1991که از ايتاليا به آرژانتين برگشت، معروف ترين و محبوب ترين ورزشکار شهر ناپل بود.
او يک تنه ناپل را به دو مقام قهرماني در سال 1987 و 1990 رساند. پس از بازگشت مارادونا به وطنش، تيم ناپل ديگر نتوانست قامت راست کند و حتي به دسته دوم بازي ها سقوط کرد. در سال 9119 مارادونا به اتهام حمل و مصرف مواد مخدر، از ايتاليا اخراج شد و به کشورش بازگشت و از آن سال به طور مرتب باشگاه خود را عوض کرد. معروف ترين باشگاهي که بعد از جام جهاني 94 در آن توپ زد، بوکاجونيورز بود که در سال هاي 9619 و 9719 در آن بازي کرد.
مارادونا چندي نيز مربي راسينگ بود که به دليل عدم موفقيت از کار برکنار شد.
در عرصه بازي هاي ملي موفقيت مارادونا بسيار چشمگير بود، بازيکني با قد کوتاه، اما با استارت هاي انفجاري؛ در هر لحظه يي که ديه گو اراده مي کرد قادر بود خط دفاعي حريف را به هم بريزد و با پاسي ناگهاني مهاجمان تيمش را صاحب موقعيت گل کند.
بازيکن برجسته يي مثل او همواره در زمين بازي، هدف تکل هاي خشن مدافعان حريف بود. قدرت بدني مرد کوچک آرژانتيني در سال هايي که هنوز به مواد غير مجاز روي نياورده بود غيرقابل تصور مي نمود. در ضربه هاي آزاد يک استاد به تمام معنا بود. ضربات پاي چپ او از پشت محوطه جريمه، کمتر خطا مي رفت. در جام جهاني اسپانيا و به هنگام ديدار با برزيل به دليل خطاي غيرورزشي از زمين اخراج شد تا باعث حذف آرژانتين شود؛ اما جام جهاني 86 مکزيک ميداني ديگر براي او بود. در آن سال او به قله شهرت و تکامل در عامل بازيگري رسيد و در راس يک تيم خوب و آرماني به رهبري دکتر کارلوس بيلاردو، اجازه نداد جام قهرماني از قاره آمريکا خارج شود. بازي هاي اعجاب انگيز مارادونا در مسابقات مقدماتي سبب شد مربيان تيم هاي حريف همواره چند بازيکن را مامور يارگيري مارادونا کند.
اما يارگيريها و خطاهاي متعدد نيز مانع بازي سازي و ارسال پاس هاي زيبا و به واقع استثنايي او نبود. او در بازي با انگلستان با زيرکي بسيار و با ضربه دست توپ را وارد دروازه حريف کرد تا اين گل به عنوان يک گل تاريخي در جام هاي جهاني ثبت شود. پس از آن با گلي ديگر بلژيک را از رسيدن به ديدار نهايي محروم کرد تا آرژانتين در برابر آلمان برگزارکننده ديدار پاياني جام جهاني مکزيک باشد. درخشش او سبب شد در پايان، بازي سه بر دو به سود آرژانتين خاتمه يابد و براي بار دوم جام جهاني نصيب آرژانتين شود. مارادونا در جام جهاني مکزيک به عنوان بهترين بازيکن شناخته شد. چهار سال بعد در جام جهاني ايتاليا، ستاره اقبال آرژانتين بلند بود که مارادونا يک بازي زيبا و تحسين برانگيز مقابل برزيل انجام داد تا تيم پر مهره رقيب را از دور رقابت ها حذف کند.
دو تيم آلمان و آرژانتين برگزار کننده ديدارنهايي بودند. پس از آنکه تيم آرژانتين به علت اخراج دو بازيکن خود 9 نفره بازي مي کرد، ضربه پنالتي «آندرياس بره مه» تيري بر قلب مارادونا بود تا تيم آرژانتين به مقام نايب قهرماني جهان بسنده کند. سال 1994 و جام جهاني آمريکا پايان کار ديه گو مارادونا در سطح ملي بود. مارادوناي 34 ساله به قدر کافي پخته بود که با وجود اضافه وزن، تيمش را رهبري کند؛ اما يک اشتباه اخلاقي و دوپينگ او در جريان بازي ها موجب شد تا او از بازي ها اخراج شود و 15 ماه از بازيهاي بين المللي محروم شود. پس از اخراج مارادونا تيم ملي آرژانتين ديگر کمر راست نکرد و خيلي زود از دور رقابت ها حذف شد. مارادونا با اين کار غيراخلاقي، مانع از اين شد که به عنوان اسطوره يي در جهان فوتبال نامش جاودانه شود و در کنار بزرگاني چون دي استفانو، پله، کرايف، و بکن باوئر قرار گيرد. آخرين دسته گل مارادونا، تيراندازي به سوي خبرنگاراني بود که سعي داشتند در زمان محروميت او از بازي هاي بين المللي، از او عکسبرداري کنند. او همچنان قصد داشت در فوتبال حرفه يي به مربيگري بپردازد و حاضر نيست با دنياي توپ گرد وداع کند.
ديه گو مارادونا- DIEGO MARADONA
مليت: آرژانتين
متولد: 30 اکتبر1960 در بوئنوس آيرس
پست: هافبک مياني- هافبک چپ
تعداد بازي هاي ملي: 90 بازي از سال 1977 تا 1994 ميلادي      

erfan بازدید : 25 پنجشنبه 05 مرداد 1391 نظرات (1)
ما آزموده ایم دراین شهربخت خویش

erfan بازدید : 19 یکشنبه 21 خرداد 1391 نظرات (0)

جک های   پـَ نه پـَـ   ::

ديشب با تصوراتم رفتم تو خواب آيدا بگم كه منو تو گندمزار نزديك بهشت زهرا انداختن، برگشته ميگه اميرحسين تويي{-11-} پـَـــ نــه پـَـــ همراه اولم با همراه اول هيچكس تنها نيست


خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
::پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم



برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟ 
::پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم



تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟ 
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!



میگه امتحانِ چی داری؟؟؟میگم وصایا,,,میپرسه وصایای امام؟؟؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ ... وصایای الیزابت تیلور ...



بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم. 
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم



داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم



به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟! 
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!



رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ 
میگه برا کباب؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام



کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟. . :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه



مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس



ماشین رو بردم سرویس ، میگم فـــیلترش هم بذار ، میگه فـــلتر هوا؟
:: پــَ نه پــــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک



یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم 



داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟ ::گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم 



به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ :: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم 



تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین



بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟ :: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اوردیم خون بده بریم



کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار . گفت واسه صبحونه؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون



خواهرم از بیرون میاد خونه..میبینه پشت سیستمم...میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...! 



میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری :: میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم 



نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده



تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم



ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟ :: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا



در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه



تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟ 
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم



از بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!



یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه میگه پس اشتباه گرفتم؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمرگرفتم یادم نیست !!!



زنه شیکمش اومده جلو ، رفیق ما میپرسه این حامله س؟؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش



تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه 
داری تعمیرش میکنی ؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!



اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟ 
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی



حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه؟! 



با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!! 



کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام


 سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!



رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!



رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!



کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.



داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.



تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !



رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.



رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد



رفتیم غار علیصدر، به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه؟!
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!



با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده. یارو میگه نون می خوای ؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم



رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه : یعنی فاسد شده ؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مونده جا افتاده



دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم. بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم



تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال



به یارو راننده میگم. آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره...
میگه، به سلامتی مسافرین؟...
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش



رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه



رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه



رفتم سم بخرم واسه سوسک، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شکنجش کنم ازش اعتراف بگیرم!!!



دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون،
اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!



رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز



به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن



زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!



به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم



یارو اومده می‌بینه همکارم توی اتاق نیست. باز می‌پرسه خانم فلانی نیست؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط‌کش بزن در بیاد



مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن



حواسم نبود با صورت رفتم تو در. یارو میگه ندیدیش؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو



رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای واسم دعا بنویس تا خوب بشم!!!



زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن ... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران



حدود ۳ صبح بود رفتم سر یخچال پارچ آب رو برداشتم آب بخورم.
دوستم بلند شده میگه می‌خوای آب بخوری ؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم می‌خوام بهشون آب بدم



با گل رفتم بیمارستان. نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...



رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر. یارو گفت : راحت باشه؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خار داشته باشه.



دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم



یه طوطی گرفتم. فامیلمون اومده میگه طوطیه؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم




داشتم تلویزیون میدیدم.
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بهد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!



رفتم واسه استخدام. یارو میگه اومدی واسه استخدام؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!



میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری



دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم.
میگه شما سوال داری؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...



رفتم پیژامه رو از کمد برداشتم پوشیدم. بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم



طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!



به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!



به رفیقم میگم چه خوب می‌شه اگه جور شه واسه جامِ جهانی‌ بتونیم بریم برزیل، میگه بریم بازیها رو ببینیم؟!
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیوید ویا داره خداحافظی می‌کنه، اسپانیا مهاجمِ خوب می‌خواد...!!!

میگم آقا شهید همّت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همّت؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده‌ای رو از نگرانی در بیارم!!!

 


به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم. میگه نمره میخوای؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام!



سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟
:: می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد



مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ عکس رضاخان رو گذاشتم جولو چشمام باشه



دوستم پاش تو گچه، یارو میگه شکسته؟
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره



به استاد میگم امتحان میان ترم رو بندازید عقب، میگه یعنی یه روز دیگه؟
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ساعت 23:59:59 ثانیه امشب!!!



میگه دگرگونی یعنی همون تغییرکردن و متغیر شدن؟
:: پـَـَـ نــه پـَـَــــ یعنی این گونی نه، یک گونی دیگه!



دوستم دماغشو عمل کرده، یارو بش میگه دوستت بینی عمل کرده؟
:: گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشته مترو سوار میشده لای در گیــــــرکرده!



دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره، بابام میگه:چته زبونت بند اومده؟
::میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!!!



دم کوه زنگ زدم به دوست دانشگام میگم بجنب بچه ها همه جمع شدند منتظر توایم!
میگه بچه های خودمون؟
::میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بچه های شیرخوارگاه آمنه رو میگم که منتظرند بیای ژانگولر بازی از خودت درآری بخندند


تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟
::گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم



برنامه آشپزی تلویزیون:
خانم آشپز: حالا سینه مونو میزاریم گرم بشه.
شجاعی مهر: منظورتون سینه مرغه؟
::خانم آشپز: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام سینه خودمو گرم کنم



در آسانسورو باز کرده کوبونده تو سر من از درد اشکم در اومده میگه آخی دردت اومد؟؟
::پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیدم شب جمعه اس به یاد مرده هامون افتادم یه دیده ای تر کردم!!!



می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمیومد به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد. بعد خواهرم اومده میگه می خوای زنگ بزنی؟
::پـَـَـ نــه پـَـَــــ با تلفن مسابقه زل زدن گذاشتیم ببینیم کی کم میاره!



پیک پیتزایی میاد در میزنه. یارو میگه پیتزا آووردی؟!؟!؟
::میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم آشغالاتونو ببرم



نصف صورتم ورم کرده رفتم دکتر، دکتره می گه آبسه کرده؟
::میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ باده اون ور صورتم خوابیده!!!



اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟
:: میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!
میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه :: پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!


رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
::میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد



یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ 
::پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!



با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟  :: پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم 



تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ ::پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه



زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ ::پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه



صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ ::پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی 



ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ ::پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم 



رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ ::پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!! 



ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته 


به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!! ـ


 داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم


 تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه


 زنگ خونه دوستمو زدم میگم حمید هست؟ پدرش میپرسه حمید خودمون؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــ حمید تبلیغات رب تبرک رو میگم!


 سر جلسه کنکور گزارشگر اومده بالا سر بچه میگه اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم ببینم چه خبره اینجا شولوغه!!!!


 به بابام میگم موجودی حسابت چقدره؟
میگه: پول میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ
می خوام ببینم چقدر دیگه با بیل گیتس فاصله داریم


 ساعت ١١ اومدم خونه مامانم میگه الان اومدی؟ میگم پــَه نــَـه! ٢ساعت پیش اومدم الان تکرارش داره پخش میکنه.


 استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟
من دستمو بردم بالا.
استاد: میخوای جواب بدی؟
من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد


 شب دارم می خوابم.. بابام می گه داری می خوابی؟… پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم امتحان می کنم تشکش خوبه یا نه..


 دو دقیقه دیر رفتم سر کلاس، استاد میگه شما دانشجوی این کلاسید؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــ دانشجوی کلاس آواز استاد شجریانم! شما استاد شجریانید؟


 تو اداره پشت میز کارم نشستم،ارباب رجوع اومده میگه کارمند اینجایین؟گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ رئیس سازمان هوا فضای ناسام اومدم فقط کار تورو راه بندازم!!!!!


 با دوستم رفتیم خرید.برگشتیم دیدیم ماشینش نیست میگه: دزدیدنش میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ خسته شده بود از بس منتظر ما وایساد. اس ام،اس داد گفت من میرم خودتون بیاین!


 میگم آقا خمیر دندون سفید کننده می خوام؟
میگه برا دندونات؟؟؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام کاسه دستشویی رو برق بندازم!!!!!!!!!


 مگس اومده تو خونه رفتم حشره کش آوردم مامانم میگه میخوای بکشیش؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ ،
میخوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده


 به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَـــ  میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!


 سوسک اومده تواتاق دمپایی رودادم مامانم..میگه بزنمش؟؟؟میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بده پاش کنه تندتر بدوه !!


 رفتم داروخونه…میگم باند دارین؟میگه واسه زخم؟… پـَـَـ نــه پـَـَـــ  بانده فرودگاه حیاط خونمون خراب شده…بابام همینجور داره با هواپیماش دوره خونه میچرخه.!!


ساعت 7 صبح داییم به گوشیم زنگ زده برداشتم میگم: بــــــــله!؟

میگه اِ خواب بودی؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ سر صبحی صدامو شکل داریوش کردم حال کنی!

*

دوستم اومده صاف رفته نشست رو بالشم! میگم:راحتی‌؟ میگه: بلند شم یعنی‌! میگم: پـَـَـ نَ پـَـَـــ بشین قالب باسنت شه یه موقع گم شدی واسه تشخیص هویت ازش استفاده کنیم

*

رفتم مغازه دارو سوسک کش خریدم . میگم بریزم زمین اینو؟یارو میگه پَـــ نَ پَـــ صبح ظهر شب با یه لیوان آب بده سوسکه بخوره


*

دارم فیلم میبینم ... زنه توش بیکینی پوشیده...

مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟

پَـــ نَ پَـــ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده


*

دارم سبزی خورد می کنم ... دستم بریده ... میگم مامان چسب داری؟

میگه دستتو بریدی؟!

پَـــ نَ پَــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!

*

به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟میگم پَـــ نَ پَــــ وقتی ازش خواهش میکنم روشن نمیشه


*

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پَـــ نَ پــَـَـَـــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم


*

کلاغه به روباهه میگه:گفتی آواز بخون که پنیر از دهنم بیافته؟ روباهه میگه:پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خواستم واسه آکادمی موسیقی گوگوش ازت تست بگیرم


*

یــارو سربازی بوده برادرش نامه میده:

ما برات خواستگاری رفتیم، برات زن گرفتیم، خدا بهت یه پسر داد، اسمش کامبیزه، زنت خراب بود، طلاقش دادیم. مواظب خودت باش. دیگه بدون فکر ازدواج نکن. اینا همه تجربست

!!!!!!

*

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده،خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟میگم پـَـ نَ پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم بریییید برییییییید


*

دختره میگه اگه من برم خارج تو با یه دختر دیگه ای دوست میشی؟

پَـــ نَ پَـــ میرم تو اتاقم خودمو حبس می کنم رو دیوارشم می نویسم: شاید این جمعه بیاید ... شاید

*

دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟

پَـــ نَ پَـــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !

*

سر جلسه امتحان می گم استاد چقد دیگه وقت داریم؟

میگه تا آخر امتحان؟

پَـــ نَ پـَـــ تا ظهور آقا امام زمان

*

زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت میکنم میگه مزاحمی؟میگم پَـــ نَ پَــــ نسل جدید کولرهای ال جی هستم با دو سیم کارت مجزا

*

 

*

دیشب رفتیم استخر، می خواستیم کفشارو تحویل بدیم کلید بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارین؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومدیم ثواب ببریم

*

شمع های ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه...میپرسه عوضشون کنم؟؟

پـَـَـ نَ پـَـَــ

فوتشون کن تا صد سال زنده باشی

*

ازم میپرسه: اگه یه موقعیت بهتری برات جور شه منو ول میکنی؟ میگم:پَـــ نَ پَـــ لگد به بختم میزنم بات میمونم تا تو یه موقعیت بهتر برات جور شه منو بپیچونی

*

به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه

*

مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس، میگه بکشمش؟؟

پــَـَــــ نَ پــَـــ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش

*

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!

*

اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته

*

رفته بودیم مکه یه پیر مرد که کاروانه ما بود مثلا میخواست سر صحبت باز کنه مخمون به کار بگیره ازم پرسید پسرم واسه زیارت خدا اومدی؟... گفتم پَــ نَ پَـــ ...اومدم کارایه انتقالیه امام رضارو ردیف کنم بیاد اینجا....

*

 

*

سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله 8 چی میشه؟میگه تقلب میخوای؟میگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ میخوام ببینم سطح علمیت درچه حد با خانواده بیایم خواستگاریت

*

با ماشین افتادیم ته دره ... یارو میگه زنگ بزنم امبولانس بیاد؟

پَـــ نَ پَـــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم !

*

دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم ...

اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟

erfan بازدید : 20 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)
با نام ادوين ون درسار متولد 29 اكتبر 1970 در وورهوت هلند است كه به عنوان يك فوتباليست فوق حرفه اي در سمت دروازه بان براي ليگ پره (برتر) مير در تيم منچستر يونايتد بازي ميكند او در ميان هلندي ها بيشترين بازي را ارائه داده و آخرين حضور بين المللي اش را هم در يورو 2004 به نمايش گذاشت آن هم در يك چهارم نهايي كه به باخت مقابل روسيه انجاميد و حالا مدتي است از فوتبال حرفه اي خداحافظي كرده است در 24 ژوئن 2008 اعلام كرد كه بازي هاي باشگاهي اش در اين فصل آخرين بازي هايش نيز در ليگ برتر خواهد بود اما هنوز معلوم نيست نقشه اي براي بازنشستگي كلي دارد يا به جاي ديگري خواهد رفت. او در جام جهاني 94 هلند در تركيب تيم ملي كشورش بود اما بازي نداشت و براي اولين بازي بين المللي اش تا 7 ژوئن 95 بر كرد تا مقابل بلاروس حاضر شد او در سه رقابت حساس و مهم كه به پنالتي كشيده شد داخل دروازه ايستاد يعني در يوروي 96، فرانسه 98 و يورو 2000. ون در سار طي بازي مقابل ايتاليا در 9 ژوئن 2008 كه به شكست مفتضحانه سه بر هيچ ايتاليا انجاميد كاپيتان هلند بود و اين وظيفه را در مسابثه 13 ژوئن همين سال در مقابل فرانسه هم ايفا كرد كه اين بار 4 بر 1 پيروز ميدان بودند بازي آخر وي مقابل روسيه در واقع حضور شانزدهم اش در يك مسابقه قهرماني اروپا بود كه ركورد بي نظير است او علي رغم داشتن آسيب قابل توجه اما در فصل 2007-2008 خوب ظاهر شد و با گرفتن پنالتي نيكولاس آنكلاتي حضوري قدرتمند را به نمايش گذاشت و موجب قهرماني تيم منچستر شد ون درسار با خانمي با نام آنامارين ون كاسترين ازدواج كرده كه در 20 مي 2002 در بورس وان برليگ واقع در آمستردام برگزار شد اين زوج صاحب دو فرزند هستند يك پسر به نام جو و يك دختر به نام لين جشن تولد جو همزمان بود با نجات هلند در ضربات پنالتي مقابل سوئد در يك چهارم نهايي يورو 2004 كه با همين كار هلند در ضربات پنالتي پاياني 5 بر 4 پيروز ميدان ميشود و خوشحالي او به عنوان يك مرد كه تازه پدر شده دو چندان ميگردد.

erfan بازدید : 25 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)
يوفا: يورکا مادر زلاتان نيز در مورد پسرش مي گويد : هر بار زلاتان را در تلويزيون مي بينيم که موفق مي شود گل بزند به خود مي باليم که تلاشهاي ما امروز نتيجه داده است و هميشه به خاطر اين موفقيت خداوند را شکر مي کنيم .




زلاتان در محله اسکانلان بزرگ شد و به خاطر قد بلندش در 15 سالگي به بسکتبال روي آورد . اما در سال 1996 در جام ملتهاي اروپا چون تيم سوئد غايب بود از تلويزيون شيقته بازي بازيکناني چون آلن شيرر و پاتريک کلايورت شد ، همچنين او عاشق بازي ستاره معروف سوئد، هنريک لارسن در جام جهاني 1994 بود .




او توانست در 15 سالگي وارد باشگاه معروف مالمو شد و خيلي زود توانست استعداد خود را در فوتبال نشان دهد . همچنين او به علت اصليت بوسني اش توانست به مدت 2 سال در تيم نوجوانان و جوانان و حتي تيم ملي B بوسني بازي کند و ملي پوش شود .




او با قد بلندش و شمع گلزني بالايش فارگو پانچسف گلزن سابق و معروف تيم يوگسلاوي را در اذهان زنده مي کرد ، اما تصميم نهايي او و قبولي مليت سوئد بسياري از هموطنان واقعي اش را ناراحت کرد .




در سال 1999 آرسن وانزه مربي تيم آرسنال انگلستان مصرانه خواهان استخدام زلاتان بود اما هرگز موفق نشد تا اينکه زلاتان در 22 مارچ 2001 با رقمي حدود 8/7 ميليون يورو سرانجام به باشگاه آژاکس آمستردام پيوست و زير نظر رونالد کومان بسيار در فوتبال پيشرفت کرد . او توانست با فوتبال خوب خود و گلزني هايش عملا به يک ستاره در ليگ هلند و و ليگ قهرمانان اروپا بدل گشت او طي 74 مسابقه که در مدت دو سال براي آژاکس انجام داد 35 گل به ثمر رساند .




زلاتان توانست با تيم ملي سوئد به يورو 2004 پرتقال راه يابد او با گل زيباي خود به تيم ايتاليا پيش از پيش مورد توجه قرار گرفت زلاتان همراه تيم سوئد در يک چهارم نهايي به تيم خوب هلند برخورد کردند و نتواستند از پس حريف برايد و با جام خداحافظي کردند . اما يورو 2004 براي زلاتان مانند پله اي بود به سمت صعود او در 31 اوت 2004 با قرار دادي به ارزش 19 ميليون يورو به تيم معروف يوونتوس ايتاليا پيوست . بازي هاي خوب و تماشايي زلاتان در تورين ايتاليا از او يک فوق ستاره ساخت و او را در سال 2005 به عنوان کانديداي بهترين بازيکن سال مطرح کرد . در همين سال باشگاه رئال مادريد پيشنهاد عجيب 70 ميليون يورويي خود را براي به خدمت گرفتان زلاتان مطرح کرد که با وجود مبلغ هنگفت پيشنهاد اما سران باشگاه يوونتوس حاضر به فروش زلاتان نشدند .


زلاتان خود نيز چندان تمايلي به حضور در جمع کهکشانهاي رئال مادريد نداشت و در اين باره مي گويد : من فکر مي کنم اگر بخواهم ، در همين يوونتوس هم مي توانم به قهرماني در اروپا و جهان برسم و بر اي اين کار فقط بايد تلاش خودم را بيشتر بکنم . اما سقوط يوونتوس به دسته ذو ايتاليا بع علت تباني و مشکلات زلاتان با اين تيم باعث شد تا با قرار دادي به مبلغ 24 ميليون يورو زلاتان به تيم اينتر ميلان بپيوندد

erfan بازدید : 20 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)

پسرک شيشه اي برزيلي در 22 سپتامبر 1976 در ريودوژانيروي (Rio de Janeiro) برزيل متولد شد و از همان دوران طفوليت به علت علاقه شديد به فوتبال در کوچه پس کوچه هاي ريو با توپهاي پلاستيکي فوتبال بازي مي کرد. پدر و مادرش سونيا و نليو (Sonia and Nelio) در ابتدا با اينکار موافق نبودند ولي روني با پا فشاري فراوان در سال 1993 فوتبال حرفه ايش را آ غاز کرد. نخستين عنوان قهرماني بين المللي اش را در 1994 و در آرژانتين به دست آورد.
رونالدو يکي از با استعدادترين و ماندگارترين فوتباليستهاي دنياست که تا امروز نامشان در کتاب تاريخ فوتبال ثبت شده، او که فوتبال را از باشگاههاي محلي ريو آغاز کرد خيلي زود توانست پله هاي ترقي را بپيمايد و موجبات دعوت خود به تيم ملي نوجوانان برزيل را در سن 14 سالگي فراهم آورد. داشتن 9 مدال در سن 23 سالگي رکورد خوبيست، بازيها و گلهاي ملي او نشان دهنده توانايي ها و قابليتهاي بالاي اين نابغه فوتبال مي باشد. مهمترين موفقيت روني را در زمين چمن بايد سرعت و تکنيک بالاي بازي او در دريبل کردن و استفاده از فضاهاي خالي محوطه 18 قدم دانست و بي شک وي يکي از تکنيکي ترين ستاره هاي فوتبال جهان است.
رونالدو در سال 1994 اولين جام جهاني فوتبال حرفه اي خود رابا قهرماني تجربه کرد و پس از آن در سالهاي 96 و 97 توانست توپ طلاي بهترين بازيکن جهان را تصاحب کند. وي در سن 17 سالگي با احتساب 60 بازي، توانست 58 گل در کارنامه خود ثبت کند. پس از آن بود که از تيم Cruzeiro به PSV آيندهوون (eindhoven) هلند پيوست، اما فکر مي کنيد مبلغ قرار داد او براي اين جابجايي چقدر بود؟ 4 ميليون دلار براي استعداد خوبي که در جام 94 آمريکا به علت کم سن بودن فقط يک نيمکت نشين بود!با بازيهاي درخشانش در آيندهوون عملا" جنگ بزرگي ميان بارسلوناي اسپانيا و اينتر ميلان ايتاليا به راه انداخت. هريک مي خواستند با مبلغ بالاتري او را به جمع بازيکنان خود اضافه کنند. او در سال 1996 که جايزه فوتباليست سال را دريافت کرد، عنوان آقاي گلي لاليگا را نيز در کارنامه خود ثبت نمود و در بازي فينال قهرماني اسپانيا نيز گل پيروزي کاتالانها را به ثمر رساند، در اين ميان براي برزيلي ها در فينال جام کوپاي آمريکا نيز گلزني کرد. نوار بد شانسي هااما روز فينال جام 98، روز آغاز بد شانسي و ناکامي هاي گلزن قهار برزيلي بود. شايعات متعدد در خصوص خط خوردن او از تيم ملي برزيل و مصدوميت هاي پياپي در رقابت هاي مختلف باشگاهي باعث شد تا او از ادامه بازيهاي باشگاهي سري A باز بماند، پارگي رباط زانو راست در نوامبر همان سال موجب شد تا او به صورت متناوب 2 سال از زمين چمن به دور باشد و سالهاي 99 تا 2001 اينتر بدترين فصل هاي فوتبالش را سپري کند.

خائن بزرگ جوزپه مه آتزا
شايد عده بي شماري از هواداران اينتر او را يک خائن به حساب بياورند که پس از بهبودي نسبي اش و حضور درخشان در جام جهاني ايتاليا را به مقصد جايي که از آنجا آمده بود (اسپانيا) و سانتيگو برنابئو (Santiago Bernabأ©u) ترک کرد، اما نکته اصلي اين است که هيچوقت آب يک آرژانتيني و يک برزيلي باهم در يک جوب نمي رود و مساله اساسي روابط بين هکتور کوپر و رونالدو بود که مشکل ساز شده و در نتيجه موجب شد تا روني عليرغم ميلش به قوهاي مادريد بپيوندد و حضور 5 ساله ناکام او در ايتاليا با عزيمتش به اسپانيا و رئال مادريد real madrid خاتمه يافت. حضور در مادريد هم براي خودش ماجراهاي جالبي داشته و دارد که بد نيست از زبان خودش بشنويد.
بايد صبور باشيم
او در گفتگويي با خبرنگار روزنامه as در خصوص علل ناکامي فصل پيش رئال ميگويد " فصل گذشته به اندازه کافي جاه طلب و با انگيزه نبوديم و با قاطعيت بازي نکرديم. شايد هم به خاطر داشتن عنوان قهرماني فصل قبل و حضور بازيکنان قدرتمند و ستاره مغرور شده بوديم. تنها چيزي که در حال حاضر مي توانم به هواداران بگويم اين است بايد کمي صبور باشند، آنها هم مثل ما مشتاق و علاقمند به کسب عناوين هستند، چيزي که همه ما در برنابئو ميخواهيم".

خبرنگار ديگري از او در مورد شرايط فيزيکي اش پرسيد و روني پاسخ داد "وقوع يکسري از ماجراها و اتفاقات در طول يک فصل اجتناب نا پذير است و شما نمي توانيد با اطمينان از سلامت کامل فيزيکي خود در طول يک فصل صحبت کنيد"

انتقاد هواداران
ولي يک نکته اساسي وجود دارد و آن اين است که هواداران مي گويند او عوض شده و آن رونالدوي با انگيزه سابق نيست. روني براي اين عده نيز جواب خوبي دارد "من براي فوتبال هميشه و هميشه انگيزه داشته ام و اگر نتوانستم در فصل 2004-2005 براي تيم گلزني هاي خوبي بکنم در پايان فصل حق داريد مرا سرزنش کنيد"
در نهايت روني در خصوص مشکلات به وجود آمده بر سر راه رئال معتقد است "اينهايي که ميگوييد اسمش مشکل نيست، ما همگي به شدت تمرين مي کنيم تا چيز هايي که از دست داديم دوباره به دست بياوريم، اگر بتوانيم اين عناوين را کسب کنيم خب از آنچه که فصل پيش بوديم خيلي بهتر خواهيم شد"
عاشق فوتبال و علاقمند به گلف
شايد جالب باشد بدانيد که وي از بازيکناني است که به ورزش گلف علاقه زيادي دارد، در اين باره ميگويد " من اين ورزش را دوست دارم اما الان زمان کافي براي تمرين گلف ندارم. اينجا يا ميدويم يا در رژيم غذايي هستيم و يا استراحت مي کنيم. براي آمادگي داشتن در گلف بايد تمرين يک روز در ميان داشته باشم."
نام : رونالدو لوييز نازاريا دليما
قد : 183 سانتي متر

وزن : 82 کيلوگرم
ماشين مورد علاقه : BMW
زندگي خانوادگي : همسر قبلي اش ميلنه عضو تيم فوتبال زنان اسپانيا بود و از وي يک پسر به نام رونالد دارد. در حال حاضر به يکي از مانکن هاي اسپانيايي دلبسته و از وي خواستگاري کرده است!


erfan بازدید : 21 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)

وين روني زمانيكه قرار داد خود را با منچستر يونايتد به ارزش 30 ميليون پوند امضا كرد گران قيمت ترين بازيكن جوان جهان شد. بازيكن سابق اورتوني روياي پيوستن به الدترافورد را زماني آگوست 2004 فرصت باقي بودپايان داد كه فقط ساعتي به پايان زمان نقل و انتقالات در روز سه شنبه 31 . اولين بازي وين در اولين بازي فصل 2002-2003 مقابل تاتنهام در گوديسون پارك بود. او نه بازي بعد اولين گل خود را در ليگ برتر به ثمر رساند – گل فوق العاده ي دقيقه آخر كه پيروزي دراماتيك 2-1 برابر آرسنال را سبب شد - به زودي استعداد وين روني در سطحبين المللي آشكار شد و او در فوريه 2003 جوانترين بازيكن انگلستان شد، زمانيكه به عنوان بازيكن ذخيره در بازي مقابل استراليا در آپتون پارك به ميدان آمد. او همچنين جوانترين بازيكني شد كه براي كشورش در بازي با مقدونيه در 17 سالگي و در سپتامبر 2003 گل زد. شهرت او وقتي به عنوان يك بازيكن جوان در جهان بيشتر شد كه آن بازيهاي خيره كننده را براي انگلستان در جام ملتهاي اروپا 2004 در پرتغال به نمايش گذاشت. به دنبال اين قرار داد نقل و انقال با اورتون، يونايتدها بالاخره بازيكني را داشتند كه از وجود او رئيس قرمزهاي منچستر احساس خوشحالي كند. فرگوسن: "من خيلي خوشحالم. من فكر ميكنم كه ما بهترين بازيكن جوان اين كشور در 30 سال گذشته را در اختيار داريم. همه از اين قرارداد احساس خوشحالي ميكنند" او قبل از پيوستن (رود ون نيستل‌روي) به رئال مادريد مهاجم دوم تيم خود بود با اين وجود در سال‌هاي 2005 و 2006 بارها در جناحين بازي كرد و در اين كار خيلي خوب ظاهر شد. او در تيم منچستر‌يونايتد شماره هشت و در تيم ملي انگليس شماره نه را دارد. روني در شهر كوچك (كاراكس تنت) در نزديكي (ليورپول) پرورش يافت و به همراه دو برادر خود به مدرسه معمولي شهر مي‌‌رفت. او هميشه عاشق (اورتون) بود و اين عشق را با پوشيدن تي‌شرتي كه روي آن نوشته شده بود (يك بار آبي، هميشه آبي) به همه نشان مي‌‌داد. پنجره قديمي اتاق روني هميشه از عكس‌هاي اعضاي تيم اورتون پوشيده بود. 4 گلي كه او در چهار مسابقه مقابل سوييس و كرواسي به ثمر رساند- كه اون گل زيبا رو از فاصله 25 ياردي ( 22.5 متري) مقابل كرواسي شامل ميشود- كافي بود تا سر الكس فرگوسن را براي امضاي قرارداد با اين گل زن فوق العاده كه از زمانيكه او 14 ساله بوده به دنبالش بوده است متقاعد كند. او گران‌ترين فوتباليست زير بيست سال تاريخ نيز بود. زيرا در هجده سالگي با قيمت 31 ميليون پوند با تيم منچستر يونايتد قرارداد بست. روني يكي از سه پسر (وين بزرگ) و (جنيت روني) است. برادران او (گراهام و جان) نام دارند. وين مدرك تحصيلي بالايي ندارد. او هميشه زير نگاه تيزبين دوربين‌هاي نشريات مختلف است و عادت وسواس‌‌گونه نامزدش (كالين مك‌لاگلين) براي خريد كردن، اغلب مورد انتقاد و استهزا قرار مي‌‌گيرد. آن دو در حال حاضر در يك عمارت 4/25 ميليون پوندي در دهكده (پرست‌بري) واقع در (چشاير) انگليس زندگي مي‌‌كنند. وقتي روني به منچستريونايتد منتقل شد اعضاي تيم به او توصيه كردند خانه‌اي در (چشاير) براي خود انتخاب كند. يك روز روني در يكي از خيابان‌‌هاي (پرست‌بري) قدم مي‌‌زد كه چشمش به مهمانخانه‌اي به نام (درياسالار روني) افتاد. هر چند كه اين يك اشتباه بصري بود و آن مهمانخانه (درياسالار رادني) نام داشت ولي آن دهكده به دل او نشست و آن‌جا را براي زندگي انتخاب كرد. وين‌روني خانه‌اي نيز در (ماربلا)ي فلوريدا دارد. وين‌روني قراردادهاي پرمنفعت و چشمگيري نيز با شركت‌هاي (نايك)، (نوكيا)، (فورد)، (ادسا) و (كوكاكولا) بسته است. قيمت او براي تبليغ كالاها 46 ميليون يورو ارزيابي شده است و همين قيمت او را بعد از (رونالدينيو) و (ديويد بكهام) در مقام سوم گران‌ترين‌هاي تبليغاتي فوتبال قرار مي‌‌دهد. تصوير او تاكنون بر روي پانصد ميليون قوطي كوكاكولا چاپ شده است. خواننده‌هاي محبوب روني (امينم) و (فيفتي سنت) هستند. فيلم مورد علاقه او )Grease( با بازي نامزدش كالين و سريال تلويزيوني محبوبش (تنها احمق‌ها و اسب‌ها) مي‌‌باشد. او از خوانندگان پر و پا قرص سري كتاب‌هاي (هري‌پاتر) نيز به شمار مي‌‌رود. روني به ورزش بوكس علاقه‌مند است و عاشق بازي (مايك ‌تايسون) مي‌‌باشد. او اوقات فراغت خود را با بازي‌هاي ويديويي پر مي‌‌كند. در اين مواقع ترجيح مي‌‌دهد با هم تيمي‌هايش (وس‌ براون)، (جان‌ اوشي) و (ريو فرديناند) بازي كند. روني و اتهامات پي در پي وين روني بارها مورد اتهام مطبوعات قرار گرفته است كه علت اصلي پيدايش اين اتهامات، رفتار خشونت‌بار او است. در ماه آوريل 2006 روزنامه‌ها اعلام كردند كه او در قمار، هفتصد هزار پوند باخته است. چند روز بعد نيز مبلغ صدهزار پوند (كه همه را به موسسات خيريه بخشيد) به عنوان غرامت از روزنامه‌هاي)the sun(و)the world of News( دريافت كرد. اين روزنامه‌ها ادعا كرده بودند كه روني در يك كلوپ شبانه به نامزدش توهين كرده است. در سپتامبر 2006 روني بار ديگر مركز توجه همگان قرار گرفت. اين‌بار او متهم شده بود كه با مشت به چشم (مايكل گري) مدافع تيم (بلك برن) كوبيده است. البته اين‌بار اين گري بود كه دعوا را شروع كرد و با اهانت به مهمانان ميز روني در يك رستوران خشم او را برانگيخت. كالين مك‌لاگلين نامزد روني متولد سوم آوريل 1986 در ليورپول مي‌‌باشد. حضور هميشگي نام روني در تيترهاي خبري باعث شده است كه كالين به شهرت دست يابد. تصوير او هم به‌طور منظم در مطبوعات انگليسي ديده مي‌‌شود. كالين اغلب تعطيلات خود را با رفتن به مناطق آفتاب‌گير سپري مي‌‌كند. پدر كالين يك بنا به نام (توني) بود كه در يك باشگاه بوكس هم كار مي‌‌كرد. مادرش (كولت) نيز پرستار بچه بود. كالين سه خواهر و برادر دارد. او در دوازده سالگي با روني آشنا شد. در آن زمان آنها در شهركي در حومه ليورپول زندگي مي‌‌كردند. مادر روني در مدرسه كاتوليكي كه كالين در آن تحصيل مي‌‌كرد، خدمتكار نيمه‌وقت بود. مي‌‌گويند روني در همان نخستين ملاقات، كالين را با خود به سينما برد. كالين هميشه روياي هنرپيشه شدن را در سر مي‌‌پروراند و در دوارن دبيرستان در فيلمي به نام Grease كه محبوب روني است، بازي كرد. وقتي هفده ساله بود، روني با تقديم يك حلقه نامزدي 46/500 پوندي از او خواستگاري كرد. مدتي بعد اين زوج رويايي كه به (ويلين) معروف شده بودند به خانه 1/3 ميليون پوندي خود در نزديكي (فورمبي) نقل مكان كردند و مدتي بعد به چشاير رفتند. كالين مك لاگلين هم‌اكنون يك ستون اختصاصي در مجله closer دارد و به خاطر همين حضور مختصر او در آن مجله، فروش آن چندين برابر شده است. او به كار تبليغات و طراحي لباس نيز علاقه خاصي دارد. كالين مك لاگلين چندي پيش به عنوان (خوش‌پوش‌ترين زن) انتخاب شد. قرار است زندگينامه كالين با نام (به دنياي من خوش آمديد) سال آينده منتشر شود. او با فعاليت‌هاي مختلف خود در زمينه‌هاي هنر، تبليغات و گاه نويسندگي و البته نام پرآوازه نامزدش و محبوبيت او در ميان مردم انگليس، ثروت زيادي را براي خود فراهم كرده و توانسته است خود را از آن قشر كارگر و ضعيف اجتماعي كه در كودكي در ميانشان مي‌‌زيسته است و شايد آرزو داشت از مشكلات آن رهايي يابد، بالا بكشد. كالين در حال حاضر ثروتي برابر با سه ميليون و پانصد هزار پوند دارد و در حقيقت به روياهاي دست‌نيافتني دوران كودكي خود دست يافته است. روني و كالين هم‌اكنون در خانه مجلل خود در چشاير زندگي مي‌‌كنند. آنها پس از تخريب يك خانه بزرگ متعلق به دهه سي، اين بناي تازه را به جاي آن ساختند ولي ظاهرا هنوز قانع نشده‌‌اند زيرا قصد دارند خانه خود را بزرگ‌تر كنند. همسايه‌ها به شوخي مي‌‌گويند اين قسمت اضافي براي لباس‌هاي جديد كالين است. خانه مهاجم منچستريونايتد شش اتاق خواب، يك استخر سرپوشيده، سينما، اتاق‌ بازي و زمين ژيمناستيك و تنيس دارد و يك سال پيش ساخته شده است. حال مهندسين طراح ساختمان به او گفته‌اند قادرند يك بخش دو طبقه بر روي گاراژ اضافه كرده و بدين ترتيب فضاي خانه را بزرگ‌تر كنند تا او بتواند به راحتي با همسر آينده خود در آن زندگي كند. يكي از همسايه‌ها مي‌‌گويد(مردم مي‌‌گويند روني مي‌‌خواهد با اين كار جاي بيشتري براي لباس‌هاي كالين تهيه كند. ما هميشه كالين را در حال لباس خريدن مي‌‌بينيم او هميشه چند كيسه در دست دارد. عجيب است آنها چه‌طور اين همه اتاق را پر كرده‌اند و به اين زودي به جاي بيشتري احتياج پيدا كرده‌اند. آنها فقط دو نفر هستند.)


erfan بازدید : 23 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)
خوزه ماريو داوس سانتوس مورينيو فليكس معروف به خوزه مورينيو متولد 26 ژانويه 1963 در ستوبال يك مربي پرتغالي فوتبال است. او مدت‌ها مربي باشگاه چلسي بود ولي روز بيستم سپتامبر 2007 اين باشگاه را ترك كرد. مورينيو در چهار ليگ متوالي (دو ليگ در پورتو و دو ليگ در چلسي) توانست تيم خود را در صدر باشگاه‌ها قرار دهد و در دو سال متوالي (2005-2004) از سوي فدراسيون بين‌المللي فوتبال لقب بهترين مربي دنيا را از آن خود كرد.
پدر مورينيو «فليكس مورينيو» يك دروازه‌بان و مربي پرتغالي بود و مادرش «ماريا جوليا» در مدرسه تدريس مي‌كرد. خانواده مورينيو همگي به فوتبال علاقه‌اي خاص داشتند. پدر خوانده ثروتمند خوزه، رييس باشگاه بزرگ فوتبال شهر «ستوبال» بود. خوزه از همان دوران كودكي در مديريت و برنامه‌ريزي استاد بود و برنامه‌ بازي‌هاي تيم پدرش را ترتيب مي‌داد.
پس از پايان تحصيلات به مدرسه آمادگي جسماني ليسبون رفت ولي مدتي بعد مادرش كه از توانايي مديريت او اطلاع داشت نام او را در مدرسه مديريت ثبت‌نام كرد اما خوزه از آن مدرسه خوشش نيامد و دوباره در مدرسه آمادگي جسماني شركت كرد و پنج سال بعد از آن‌جا مدرك گرفت.
مورينيو دوره مربيگري خود را در اسكاتلند گذراند و سپس به پرتغال برگشت و مربي ورزش يك دبيرستان شد. او مدتي در باشگاه‌هاي كوچك و متوسط پرتغال بازي و در همان زمان تحصيل نيز مي‌كرد. اما در زمينه بازي توفيق چنداني نيافت. در دهه نود مدتي را به مربي‌گري پرداخت و پس از آن با لقب «تراديوتور» (مترجم) معروف شد چون مترجم يا مفسر «سر بابي رابسون در باشگاه‌هاي «اسپورتينگ» و «پورتو» بود. در سال 1996 به همراه رابسون به بارسلونا رفت و همچنان مترجم او بود. پس از رفتن رابسون او همچنان در بارسلونا ماند و با جانشين هلندي رابسون يعني «لوييس ون‌گال» كار كرد. مورينيو انساني بي‌نهايت بااعتماد به نفس و باشخصيت بود و همين موضوع باعث شد پيشرفت چشمگيري كند. او در كلاس‌هاي مربيگري و مديريت شركت مي‌كرد و ناگهان همه شنيدند كه او مربي تيم دوم بارسلونا شده است.
روياي او براي سرمربي شدن سرانجام در سال 2000 تحقق يافت و او مربي بنفيكا شد ولي با تغيير سرپرستي باشگاه و روي كار آمدن سرپرست جديد، مورينيو در تاريخ پنجم دسامبر 2000 بركنار شد و مربي يك تيم سطح پايين شد.
در سال 2002 مورينيو مربي باشگاه «پورتو» شد. باشگاهي كه بسيار ضعيف كار مي‌كرد در آن سال و تحت مربيگري مورينيو تيم سوم كشور شد و مورينيو قول داد سال آينده آن تيم را تيم اول سازد و خود تشكيل يك تيم قهرماني بدهد و همين كار را هم كرد تا جايي كه قهرمان جام باشگاه‌هاي اروپا شد. قبل از قبول پيشنهاد چلسي براي عنوان مربيگري آن تيم، مورينيو باشگاه ليورپول را كه آن تيم هم خواستار اين مربي بود ترجيح مي‌داد و مي‌گفت: «ليورپول تيمي است كه علاقه همه را برمي‌انگيزد ولي من به چلسي علاقه چنداني ندارم چون چلسي يك پروژه جديد با سرمايه‌گذاري بالاست. فكر مي‌كنم در چلسي اگر يك مربي برنده نشود، آبراموويچ فورا او را بركنار مي‌كند. به همين دليل كار در آن جا يك شغل مطمئن نيست.»
ولي سرانجام مورينيو در ژوئن سال 2004 با حقوق سالانه 2/4 ميليون يورو كه در سال 2005 به 2/5 ميليون يورو افزايش يافت به باشگاه چلسي پيوست و عنوان گران‌ترين مربي فوتبال را به خود اختصاص داد.روز بيستم سپتامبر 2007 و با موافقت دو جانبه، مورينيو باشگاه چلسي را ترك كرد. كمي قبل از ترك مورينيو باشگاه تشكيل جلسه داده و به اين نتيجه رسيده بود كه وقت آن است كه مربي خود را تعويض كنند. اين اقدام چلسي خشم هواداران اين تيم را برانگيخت. فرداي آن روز چلسي اعلام كرد «اورام گرنت» جايگزين مورينيو شده است. در طول چهار فصل حضور او در چلسي، او در هيچ يك از بازي‌هاي داخلي تيمش شكست نخورد.
خوزه مورینیو در سال ۲۰۰۸ قراردادی را با تیم اینتر میلان منعقد کرده و سمت مربیگری این تیم را بر عهده گرفته است.

بيوگرافي خوزه مورينيو

نام کامل : خوزه ماريو دوسانتوس مورينيو فليکس
نام : خوزه
نام خانوادگي : مورينيو
تاريخ تولد: 1963/7/26
محل تولد : ستوبال
قد : 80 1متر
وزن : 74 کيلو گرم
وضيت تاهل : متاهل
همسر : تمي
تعداد فرزند : يک دختر و يک پسر ، ماتيلدا و خوزه جونير
تاريخ ازدواج : 1989
تيم فعلي :اینتر
پست تخصصي : مربي و سر مربي
غذاي مورد علاقه : ماهي
افتخارات : قهرماني جام يوفا در سال 2003 وقهرماني ليگ قهرمانان اروپا در سال 2004 به همراه پورتو بزرگترين افتخار از نظر وي است .
جملاتي خواندني از مورو : کار سختي است که به آينده فکر کنيد . بازيکنان فقط مجاز اند به دوران فعلي و بازي پيش رو فکر کند .
فشار؟ فشاري وجود ندارد . تنها آدم هاي ضعيف براي توجيه اشتباهات هميشگي خود ، از فشار نام مي برند . در فوتبال هيچ فشاري وجود ندارد .
همه مي خواهند چلسي شکست بخورد . اگر اين اتفاق چند بار پياپي رخ دهد در انگستان تعطيل رسمي اعلام مي شود .
ما به خاطر قدرت اقتصادي در صر جدول ليگ انگلستان قرار نگرفتيم . فقط به اين خاطر در رتبه اول جاي داريم که من به سختي براي موفقيت قرار تلاش مي کنم .

درباره : زندگی نامه خوزه مورینیو ,

erfan بازدید : 29 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)
سایت گل-

شناسنامه

نام کامل: ریکاردو ایزکسون دوس سانتوس لیته ملقب به کاک

محل تولد: برازیلیا، ایالت دیستریتو، برزیل

تاریخ تولد: 22 آوریل 1982

 قد: 86/1 -  وزن: 73

پست سازمانی: هافبک تهاجمی، مهاجم کاذب

آغاز و خانواده


ریکاردو 27 سال پیش در برازیلیا بدنیا آمد. پدرش مهندس عمران بود و پس از وی صاحب پسر دیگری نیز شد که او را رودریگو نام گذارد. لقب کاکا را رودریگو به وی داد. در 18 سالگی حادثه سقوط ناقص از روی تخته پرش استخر برای ریکاردو رخ داد که طی آن دچار شکستگی مهره ستون فقرات شد و این به معنای پایان آرزوی فوتبالیست شدن او بود! اما به گفته خودش عیسی مسیح معجزه کرد و ریکاردو سلامت خود را بدست آورد. از آن زمان رودریگو برادر بزرگتر را کاکا صدا کرد که در زبان پرتغالی به معنی معجزه یا جادوست. هر دو برادر فوتبالیست شدن را نهایت رویاهای کودکی می دیدند. رودریگو پس از حضور در تیم جوانان میلان، هم اکنون در تیم دسته دومی ریمینی ایتالیا بازی می کند و لقب دیاگو را برای خود انتخاب کرده است. ریکی نوجوان که با این اسم بین هم تیمی هایش نامیده می شود از تیم محلی آلفاویل شروع می کند، ریکاردوی 7 ساله با این تیم به فینال بازی های محلی می رسد و خیلی زود توسط استعدادیابان باشگاه مشهور سائوپائولو شناسایی می شود.


حرفه ای با سائوپائولو


هشت سالگی ریکی خوش یمن بود. او به آکادمی فوتبال سائوپائولو می پیوندد و در کنار تحصیل بصورت کلاسیک فوتبال می آموزد. 7 سال بعد در سن پانزده سالگی نخستین قرارداد حرفه ایش را با سه رنگها – لقب سائوپائولو- می بندد. بلافاصله بهمراه تیم نوجوانان باشگاه قهرمان جام کوپا دو جونویل می شود. از ژانویه 2001 با تیم جوانان سائوپائولو در 27 بازی ظاهر شده و 12 گل به ثمر می رساند. با این درخشش خیلی زود به تیم اول باشگاه راه می یابد و نقشی تعیین کننده پیدا می کند، اوج این طلوع در فینال جام منطقه ای ریو- سائوپائولوست که کاکای جوان بعنوان بازیکن جانشین وارد مسابقه شده و با زدن 2 گل، بازی یک بر صفر باخته به بوتافوگو را تبدیل به پیروزی و قهرمانی تیمش می کند، حالا همه ریکاردوی جوان را می شناسند. در همان فصل 10 گل در 22 بازی انجام داده برای تیم اول باشگاه در کارنامه اش ثبت می شود. حتی حادثه تلخ شکستگی مهره های ستون فقرات نیز نتوانست مسیر سرنوشت ریکی را عوض کند بلکه او را تبدیل به کاکا کرد و در 58 بازی برای سائوپائولو 23 بار گلزنی کرد. کاکای جوان خیلی زود توسط باشگاه های اروپایی رصد شد.

درخشش اروپایی با آث میلان


کاکا سال 2003 به اروپا رسید. با مبلغ 5/8 میلیون یورو به سرخ و سیاه پوشان میلان پیوست. کمتر از یکماه به تیم اول میلان راه یافت و نخستین بازی در سری A در مقابل آنکونا قرار گرفت که با پیروزی دو بر صفر میلان همراه شد و این آغاز فصلی رویایی برای کاکا بود. در30 بازی، ده گل به ثمر رساند و همراه روسونری ها قهرمان اسکودتو و سوپرجام اروپا شد. آن روزها کاکا وظیفه پشتیبانی از مهاجم اول تیم یعنی آندری شوچنکو را بعهده داشت و با پاس های طلایی بارها باعث گلزنی شوا شد. فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 5-2004 بدترین خاطره کاکا در میلان بود، جاییکه یاران وی بازی سه هیچ برده را در پنالتی به لیورپول باختند ولی بازهم کاکا بعنوان بهترین هافبک تورنمنت انتخاب شد. سال 2006 با هت تریک های پیاپی برای کاکا همراه بود. 9 آوریل در لیگ ایتالیا مقابل کیوو هت تریک کاکا آغاز شده و در لیگ قهرمانان برابر اندرلخت بلژیک ادامه می یابد. با جدایی شوچنکو در فصل 7-2006 به قصد چلسی، وظیفه کاکا در تیم سنگین تر می شود و بین خط هافبک تا حمله و گلزنی گسترش پیدا می کند. در همان زمان با درخشش در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر منچستریونایتد و به ثمر رساندن دو گل حساس برای روسونری، میلان را به فینال رهنمون می کند. و بالاخره وقت انتقام فرا می رسد، 23 می 2007 فینال با لیورپول تکرار می شود. گلی نمی زند ولی پاس گل دوم را برای اینزاگی مهیا می کند و شیرینی قهرمانی اروپا را همراه با انتقامی سخت از قرمزهای آنفیلد می چشد. زیبایی های سال 2007 برای کاکا در 30ام اوت ادامه می یابد، وی بعنوان بهترین بازیکن و فوروارد اروپا انتخاب می شود. 5 اکتبر بهترین بازیکن سال فیفا هم کاکاست و در دوم دسامبر2007 با دریافت بالن د اور – توپ طلای فرانس فوتبال- جلوتر از کریستیانو رونالدو،افتخاراتش را تکمیل می کند. اما فصل 8-2007 برای او با افت محسوسی همراه است و دلیل آن هم بی گمان افت کلی آث میلان است که درگیر پرونده رسوایی تبانی در ایتالیا می شود و کسر امتیاز از این تیم کمر روسونری را می شکند و همین عوامل بر بازی تمام ستاره های تیم از جمله کاکا هم تاثیر می گذارد. در 29 فوریه 2008 قرارداد خود را تا سال 2013 با میلان تمدید می کند ولی ...
 
کارنامه ملی با برزیل
 
اولین بار با تیم ملی جوانان برزیل در جام جهانی جوانان 2001 شرکت می کند ولی توسط غنا در نیمه نهایی شکست می خورند. 31 ژانویه 2002 در بازی دوستانه با بولیوی اولین بازی ملی با تیم اصلی برزیل را تجربه می کند. عضوی از تیم ملی برزیل که قهرمان جام جهانی 2002 می شود، است اما فقط 25 دقیقه بازی به وی می رسد. کاپیتانی تیم ملی زیر 23 سال را که در جام طلایی کونکاکاف شرکت می کند را به کاکا می سپارند. سال 2005 با شرکت در تمام بازی های تیم ملی در جام کنفدراسیون ها می درخشد و همراه طلایی پوشان قهرمان می شود. جام جهانی 2006 برای کاکا خاطره ای تلخ در پی دارد، حذف توسط فرانسه و بازگشت به خانه. سال 2007 بدلیل همزمانی جام کنفدراسیون ها و بازی های میلان در لیگ ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا با تصمیمش برای بازی نکردن برای تیم ملی با انتقادات شدید هواداران برزیلی و حتی حملات رسانه های کشورش و هو شدن توسط تماشاگران هموطن مواجه می شود. سال 2009 با قهرمانی در جام کنفدراسیون ها و دریافت جایزه توپ طلایی و بدست آوردن عنوان بهترین بازیکن تورنمنت، موفقیت ملی جالبی را در کارنامه کاکا به جای می گذارد.
 
حاشیه ها و زندگی شخصی

 
پسر محجوب برزیلی برخلاف بسیاری از ستارگان فوتبال که دارای حاشیه های گاه زشت وناپسندی در زندگی خصوصی هستند، راه کم وبیش سالمی درپیش گرفته است. گفته می شود ده درصد حقوق ماهانه خود را در اختیار کلیسای "رناسر ام کریستو" که سالهاست عضو رسمی آن است قرار می دهد تا خرج امور خیریه شود. البته در مقابل، شایعاتی در مورد انحراف اخلاقی کاکا بویژه با چاپ تصویر عریانی از او در مجله مخصوص همجنس گرایان در برزیل به راه افتاد که با برخورد شدید و شکایت قانونی وی به سرعت این تهمت تکذیب شد. 23 دسامبر 2005 کاکا به جرگه متاهلین می پیوندد و با کارولین چلیکو در سائوپائولو ازدواج می کند. مراسم عروسی او و کارولین 18 ساله در حضور 600 میهمان انجام می شود که معروفترین آنها رونالدو، کافو، آدریانو، باپتیستا و کارلوس آلبرتو پریرا بودند. یادگاری این ازدواج پسر کاکاست که لوکا چلیکو لیته نام دارد که در دهم ژوئن 2008 بدنیا آمده است. اتکا به خداوند و پیروی از مسیح از ویژگی های بارز کاکاست بطوریکه معمولا توصل جستن به عیسی بر روی تی شرت هایی که می پوشد نقش بسته است. اسپانسرهای تبلیغاتی کاکا که درآمد سرشاری را برایش به ارمغان می آورند، آدیداس، ژیلت، ارمنی و دولچه و گابانا هستند که رسما پشتیبانی مالی وی را برعهده دارند. کاکا در سال 2007 توسط مجله تایم جزء صد چهره تاثیرگذار بین مردم جهان انتخاب شد.
 
و سرانجام رئال مادرید


 کاکا در 13 ژانویه 2009 فرصت داشت تا با امضای قرارداد پیوستن به باشگاه منچسترسیتی به گرانترین فوتبالیست تاریخ مبدل شود. مبلغ این انتقال 100 میلیون پوند بود که با واکنش های گوناگونی روبرو شد. اومبرتو گاندینی رئیس باشگاه میلان اعلام کرد که درصورت توافق کاکا و من سیتی، روسونری مانع این انتقال نمی شود ولی این موضع گیری هواداران میلانی را بسیار خشمگین کرد که حتی باعث تجمعات اعتراض آمیزی در مقابل سان سیرو شد. کاکا اعلام کرد که اگر باشگاه او را نخواهد بفروشد، می ماند و از رویای کاپیتانی میلان در آینده گفت! سرانجام در 19 ژانویه سیلویو برلوسکونی نخست وزیر ایتالیا که مالک باشگاه میلان نیز است بطور رسمی این انتقال را مردود دانست و به ماجرا پایان داد. اما تابستان امسال با انتخاب مجدد فلورنتینو پرس به ریاست باشگاه رئال مادرید، روز سوم ژوئن طی یک اعلام غافگیرانه پیشنهاد 56 میلیون پوندی مادرید به میلان برای کاکا به اطلاع عموم رسید و 48 ساعت بعد تست پزشکی کاکا در اردوی تیم ملی برزیل انجام شد و با یک قرارداد 6 ساله به سپیدپوشان سانتیاگو برنابئو پیوست. رکورد انتقال کاکا فقط چند روز دوام داشت و با ترانسفر 80 میلیون پوندی رونالدو، مقام دوم گرانقیمت ترین بازیکن فوتبال را بدست آورد. بسیاری وی را بدلیل داشتن تکنیک برزیلی و قدرت بدنی اروپایی یکی از کاملترین بازیکنان حال حاضر جهان می دانند و حتی برخی از کارشناسان کاکا را در ردیف بزرگانی همچون پلاتینی، سوکراتس، زیکو و پله قرار می دهند. حال باید به انتظار بنشینیم و شاهد چالش جدید کاکا در تیم رئال مادرید باشیم.

منابع: ویکی پدیا، تایمز، گاردین، ورلدساکر، سایت گل (بخش انگلیسی)

erfan بازدید : 23 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)
مستند زندگی رونالدینیهو مارادونا

زیباترین حرکات و گلهای جهان

اطلاعات فوتبالی خود را تکمیل کنید

سراسر جذابیت و هیجان

کیفیت عالی


زندگی نامه رونالدینیهو

او در تاریخ 21/03/1980 در پورتو آلگرای برزیل به دنیا آمد.در سرزمین فوتبال رشد یافت و از ادوار کودکی و در سواحل گرمیو با توپ نفس می کشید.در خانواده ی تقریبا فقیری رشد کرد و با از دست دادن پدر نه تنها ضربه ی روحی بزرگی را خورد بلکه مشکلات زندگی بر خانواده تاثیرات بسیار بدی گذاشت. در این دوران سخت بود که برادر بزرگتر رونی کوچک سرپرستی خانواده را در اختیار گرفت. آسیس کوچک شب و روز در ماسه های داغ و سوزان توپ را با خود می دواند و وقتی شب گرسنه و کوفته به خانه می آمد با شرمندگی مادرش روبه رو می شد.مادرش نمی توانست آنگونه که شایسته است او را تامین کند ولی...

زندگی نامه دیگو مارادونا

دیگو آرماندو مارادونا ( متولد ۳۰ اکتبر ۱۹۶۰ در ویلا فیوریتو، امروزه پاتریدو در ایالت بوینس‌آیرس)، فوتبالیست آرژانتینی. وی فوتبال دهه نود را به خودش اختصاص می‌دهد. تیم ملی آرژانتین توانست در زمان او سال ۱۹۸۶، جام جهانی فوتبال را متعلق به خود کند و در سال ۱۹۹۰ به نایب‌قهرمانی جهان دست یابد. زندگی مارادونا همواره با حواشی زیادی همراه بوده است و با وجود حادثه تیراندازی او به سمت چند خبرنگار که به مجروح شدن یک نفر ازآنان انجامید هنوز از چهره های محبوب خبرنگاران به شمار میرود. مارادونا هنگامی که کودکی هشت ساله بود با انجام حرکات نمایشی با توپ فوتبال در اماکن عمومی سعی میکرد بخشی از خرج خانواده فقیرش را تامین کند.در همین زمان بود که یک خبرنگار از او ....


بازندگی دو اسطوره جهان اشنا شوید

erfan بازدید : 26 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)

نام:آنخل فابین دیماریا

قد :۱۷۸ سانتیمتر

وزن:۶۴ کیلو گرم

آنخل فابین دیماریا در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۸ در روزاریو آرژانتین به دنیا آمد.

در سال ۲۰۰۱ در حای که تنها ۱۳ سال داشت به تیم نوجوانان روساریو سنترال پیوست و بعد از ۴ فصل حضور در این تیم در سال ۲۰۰۵ اولین بازی خود را انجام داد .بازی های درخشان دی ماریا در لیگ آرژانتین مرد توجه چند باشگاه از جمله روبین کازان روسیه قرار گرفت که این انتقال تا پای نهایی شدن پیش رفت ولی به دلایلی نا تمام ماند. 

گفتنی است در همین سال همراه با تیم جوانان آرژانتین در کنار بازیکنانی مثل سرجیو آگوئرو و ماکسی میلیانو مورالز قهرمان جام جهانی جوانان در کانادا شد. آنخل در این تورنمت ۳ گل برای آرژانتین به ثمر رساند که سومین گلزن تیم آرژانتین و چهارمین گلزن تورنمنت لقب گرفت.

 

 

بالاخره بعد از درخشش در جام جهانی جوانان با پیشنهادی از سئی باشگاه بنفیکا پرتقال روبرو شد و به این تیم پرتغالی پیوست تا جانشین سیمائو شود که به اتلتیبکو مادرید پیوسته بود.

در سال ۲۰۰۸ به همراه تیم المپیک آرژانتین در کنار بزرگانی چون ریکلمه. مسی. ماسکرانو. گاگو و  آگوئرو توانست قهرمان المپیک پکن شود که آنخل در دیدار پایانی مقابل نیجریه تک گل تیمش را به زیبایی و با یک ضربه چیپ به ثمر رساند.

همچنین زیبا ترین گل لیگ پرتغال را دی ماریا از فاصله ۳۰ یاردی (۲۷ متر)به ثمر رساند.

در سال ۲۰۰۸ مورد توجه باشگاه های زیادی از جمله منچستر یونایتد و اینتر قرار گرفت که با مخالفت از سوی باشگاه بنفیکا شانس حضور در یک تیم بزرگ را از دست داد.

او در سال 2010 به جمع ستارگان  رئال مادرید پیوست

و همچنین در ترکیب اصلی و فیکس آرژانتین  قرار دارد


erfan بازدید : 23 دوشنبه 15 خرداد 1391 نظرات (0)
نام کامل: ریکاردو ایزکسون دوس سانتوس لیته ملقب به کاکا

محل تولد: برازیلیا، ایالت دیستریتو، برزیل

تاریخ تولد: 22 آوریل 1982

قد: 86/1 - وزن: 73


پست سازمانی: هافبک تهاجمی، مهاجم کاذب

آغاز و خانواده

ریکاردو 27 سال پیش در برازیلیا بدنیا آمد. پدرش مهندس عمران بود و پس از وی صاحب پسر دیگری نیز شد که او را رودریگو نام گذارد. لقب کاکا را رودریگو به وی داد. در 18 سالگی حادثه سقوط ناقص از روی تخته پرش استخر برای ریکاردو رخ داد که طی آن دچار شکستگی مهره ستون فقرات شد و این به معنای پایان آرزوی فوتبالیست شدن او بود! اما به گفته خودش عیسی مسیح معجزه کرد و ریکاردو سلامت خود را بدست آورد. از آن زمان رودریگو برادر بزرگتر را کاکا صدا کرد که در زبان پرتغالی به معنی معجزه یا جادوست. هر دو برادر فوتبالیست شدن را نهایت رویاهای کودکی می دیدند. رودریگو پس از حضور در تیم جوانان میلان، هم اکنون در تیم دسته دومی ریمینی ایتالیا بازی می کند و لقب دیاگو را برای خود انتخاب کرده است. ریکی نوجوان که با این اسم بین هم تیمی هایش نامیده می شود از تیم محلی آلفاویل شروع می کند، ریکاردوی 7 ساله با این تیم به فینال بازی های محلی می رسد و خیلی زود توسط استعدادیابان باشگاه مشهور سائوپائولو شناسایی می شود.

حرفه ای با سائوپائولو

هشت سالگی ریکی خوش یمن بود. او به آکادمی فوتبال سائوپائولو می پیوندد و در کنار تحصیل بصورت کلاسیک فوتبال می آموزد. 7 سال بعد در سن پانزده سالگی نخستین قرارداد حرفه ایش را با سه رنگها – لقب سائوپائولو- می بندد. بلافاصله بهمراه تیم نوجوانان باشگاه قهرمان جام کوپا دو جونویل می شود. از ژانویه 2001 با تیم جوانان سائوپائولو در 27 بازی ظاهر شده و 12 گل به ثمر می رساند. با این درخشش خیلی زود به تیم اول باشگاه راه می یابد و نقشی تعیین کننده پیدا می کند، اوج این طلوع در فینال جام منطقه ای ریو- سائوپائولوست که کاکای جوان بعنوان بازیکن جانشین وارد مسابقه شده و با زدن 2 گل، بازی یک بر صفر باخته به بوتافوگو را تبدیل به پیروزی و قهرمانی تیمش می کند، حالا همه ریکاردوی جوان را می شناسند. در همان فصل 10 گل در 22 بازی انجام داده برای تیم اول باشگاه در کارنامه اش ثبت می شود. حتی حادثه تلخ شکستگی مهره های ستون فقرات نیز نتوانست مسیر سرنوشت ریکی را عوض کند بلکه او را تبدیل به کاکا کرد و در 58 بازی برای سائوپائولو 23 بار گلزنی کرد. کاکای جوان خیلی زود توسط باشگاه های اروپایی رصد شد.

درخشش اروپایی با آث میلان

کاکا سال 2003 به اروپا رسید. با مبلغ 5/8 میلیون یورو به سرخ و سیاه پوشان میلان پیوست. کمتر از یکماه به تیم اول میلان راه یافت و نخستین بازی در سری A در مقابل آنتکرارا قرار گرفت که با پیروزی دو بر صفر میلان همراه شد و این آغاز فصلی رویایی برای کاکا بود. در30 بازی، ده گل به ثمر رساند و همراه روسونری ها قهرمان اسکودتو و سوپرجام اروپا شد. آن روزها کاکا وظیفه پشتیبانی از مهاجم اول تیم یعنی آندری شوچنکو را بعهده داشت و با پاس های طلایی بارها باعث گلزنی شوا شد. فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 5-2004 بدترین خاطره کاکا در میلان بود، جاییکه یاران وی بازی سه هیچ برده را در پنالتی به لیورپول باختند ولی بازهم کاکا بعنوان بهترین هافبک تورنمنت انتخاب شد. سال 2006 با هت تریک های پیاپی برای کاکا همراه بود. 9 آوریل در لیگ ایتالیا مقابل کیوو هت تریک کاکا آغاز شده و در لیگ قهرمانان برابر اندرلخت بلژیک ادامه می یابد. با جدایی شوچنکو در فصل 7-2006 به قصد چلسی، وظیفه کاکا در تیم سنگین تر می شود و بین خط هافبک تا حمله و گلزنی گسترش پیدا می کند. در همان زمان با درخشش در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر منچستریونایتد و به ثمر رساندن دو گل حساس برای روسونری، میلان را به فینال رهنمون می کند. و بالاخره وقت انتقام فرا می رسد، 23 می 2007 فینال با لیورپول تکرار می شود. گلی نمی زند ولی پاس گل دوم را برای اینزاگی مهیا می کند و شیرینی قهرمانی اروپا را همراه با انتقامی سخت از قرمزهای آنفیلد می چشد. زیبایی های سال 2007 برای کاکا در 30ام اوت ادامه می یابد، وی بعنوان بهترین بازیکن و فوروارد اروپا انتخاب می شود. 5 اکتبر بهترین بازیکن سال فیفا هم کاکاست و در دوم دسامبر2007 با دریافت بالن د اور – توپ طلای فرانس فوتبال- جلوتر از کریستیانو رونالدو،افتخاراتش را تکمیل می کند. اما فصل 8-2007 برای او با افت محسوسی همراه است و دلیل آن هم بی گمان افت کلی آث میلان است که درگیر پرونده رسوایی تبانی در ایتالیا می شود و کسر امتیاز از این تیم کمر روسونری را می شکند و همین عوامل بر بازی تمام ستاره های تیم از جمله کاکا هم تاثیر می گذارد. در 29 فوریه 2008 قرارداد خود را تا سال 2013 با میلان تمدید می کند ولی ...

کارنامه ملی با برزیل

اولین بار با تیم ملی جوانان برزیل در جام جهانی جوانان 2001 شرکت می کند ولی توسط غنا در نیمه نهایی شکست می خورند. 31 ژانویه 2002 در بازی دوستانه با بولیوی اولین بازی ملی با تیم اصلی برزیل را تجربه می کند. عضوی از تیم ملی برزیل که قهرمان جام جهانی 2002 می شود، است اما فقط 25 دقیقه بازی به وی می رسد. کاپیتانی تیم ملی زیر 23 سال را که در جام طلایی تکرارکاکاف شرکت می کند را به کاکا می سپارند. سال 2005 با شرکت در تمام بازی های تیم ملی در جام کنفدراسیون ها می درخشد و همراه طلایی پوشان قهرمان می شود. جام جهانی 2006 برای کاکا خاطره ای تلخ در پی دارد، حذف توسط فرانسه و بازگشت به خانه. سال 2007 بدلیل همزمانی جام کنفدراسیون ها و بازی های میلان در لیگ ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا با تصمیمش برای بازی نکردن برای تیم ملی با انتقادات شدید هواداران برزیلی و حتی حملات رسانه های کشورش و هو شدن توسط تماشاگران هموطن مواجه می شود. سال 2009 با قهرمانی در جام کنفدراسیون ها و دریافت جایزه توپ طلایی و بدست آوردن عنوان بهترین بازیکن تورنمنت، موفقیت ملی جالبی را در کارنامه کاکا به جای می گذارد.

حاشیه ها و زندگی شخصی

پسر محجوب برزیلی برخلاف بسیاری از ستارگان فوتبال که دارای حاشیه های گاه زشت وناپسندی در زندگی خصوصی هستند، راه کم وبیش سالمی درپیش گرفته است. گفته می شود ده درصد حقوق ماهانه خود را در اختیار کلیسای "رناسر ام کریستو" که سالهاست عضو رسمی آن است قرار می دهد تا خرج امور خیریه شود. البته در مقابل، شایعاتی در مورد انحراف اخلاقی کاکا بویژه با چاپ تصویر عریانی از او در مجله مخصوص همجنس گرایان در برزیل به راه افتاد که با برخورد شدید و شکایت قانونی وی به سرعت این تهمت تکذیب شد. 23 دسامبر 2005 کاکا به جرگه متاهلین می پیوندد و با کارولین چلیکو در سائوپائولو ازدواج می کند. مراسم عروسی او و کارولین 18 ساله در حضور 600 میهمان انجام می شود که معروفترین آنها رونالدو، کافو، آدریانو، باپتیستا و کارلوس آلبرتو پریرا بودند. یادگاری این ازدواج پسر کاکاست که لوکا چلیکو لیته نام دارد که در دهم ژوئن 2008 بدنیا آمده است. اتکا به خداوند و پیروی از مسیح از ویژگی های بارز کاکاست بطوریکه معمولا توصل جستن به عیسی بر روی تی شرت هایی که می پوشد نقش بسته است. اسپانسرهای تبلیغاتی کاکا که درآمد سرشاری را برایش به ارمغان می آورند، آدیداس، ژیلت، ارمنی و دولچه و گابانا هستند که رسما پشتیبانی مالی وی را برعهده دارند. کاکا در سال 2007 توسط مجله تایم جزء صد چهره تاثیرگذار بین مردم جهان انتخاب شد.

و سرانجام رئال مادرید

کاکا در 13 ژانویه 2009 فرصت داشت تا با امضای قرارداد پیوستن به باشگاه منچسترسیتی به گرانترین فوتبالیست تاریخ مبدل شود. مبلغ این انتقال 100 میلیون پوند بود که با واکنش های گوناگونی روبرو شد. اومبرتو گاندینی رئیس باشگاه میلان اعلام کرد که درصورت توافق کاکا و من سیتی، روسونری مانع این انتقال نمی شود ولی این موضع گیری هواداران میلانی را بسیار خشمگین کرد که حتی باعث تجمعات اعتراض آمیزی در مقابل سان سیرو شد. کاکا اعلام کرد که اگر باشگاه او را نخواهد بفروشد، می ماند و از رویای کاپیتانی میلان در آینده گفت! سرانجام در 19 ژانویه سیلویو برلوستکراری نخست وزیر ایتالیا که مالک باشگاه میلان نیز است بطور رسمی این انتقال را مردود دانست و به ماجرا پایان داد. اما تابستان امسال با انتخاب مجدد فلورنتینو پرس به ریاست باشگاه رئال مادرید، روز سوم ژوئن طی یک اعلام غافگیرانه پیشنهاد 56 میلیون پوندی مادرید به میلان برای کاکا به اطلاع عموم رسید و 48 ساعت بعد تست پزشکی کاکا در اردوی تیم ملی برزیل انجام شد و با یک قرارداد 6 ساله به سپیدپوشان سانتیاگو برنابئو پیوست. رکورد انتقال کاکا فقط چند روز دوام داشت و با ترانسفر 80 میلیون پوندی رونالدو، مقام دوم گرانقیمت ترین بازیکن فوتبال را بدست آورد. بسیاری وی را بدلیل داشتن تکنیک برزیلی و قدرت بدنی اروپایی یکی از کاملترین بازیکنان حال حاضر جهان می دانند و حتی برخی از کارشناسان کاکا را در ردیف بزرگانی همچون پلاتینی، سوکراتس، زیکو و پله قرار می دهند. حال باید به انتظار بنشینیم و شاهد چالش جدید کاکا در تیم رئال مادرید باشیم.

erfan بازدید : 25 دوشنبه 15 خرداد 1391 نظرات (0)

 انتقال "کریستیانو رونالدو" به رئال مادرید جنجالی‌ترین انتقال تاریخ فوتبال است و هواداران را تشنه می‌کند که راجع به این بازیکن بیشتر بدانند.

به گزارش یوفا: بالاخره قرارداد 80 میلیون پوندی خرید کریستیانو رونالدو کامل شد و او از تاریخ اول ژوییه رسما بازیکن رئال مادرید است.

تحلیل‌ها و دلایل زیادی بر این انتقال جنجالی گفته و نوشته شده است، اما خیلی از هواداران فوتبال دوست دارند بدانند در پس چهره خندان قهرمانان چه راز و رمزی نهفته و مثلا فلان فوق ستاره از کجا شروع کرده و چطور زندگی می‌کند.

جدا از جذابیتی که دانستن داستان زندگی این شخصیت‌ها دارد، بیشتر آشنا شدن نسل جوان با الگوهایشان و پند گرفتن از موقعیت‌های پیش آمده برای آنها است که باعث شده یکی از پرطرفدارترین آثار، کتاب‌های خاطرات ورزشکاران معروف باشند.

آشنایی با بیوگرافی یک فوتبالیست به شناخت بهتر اخلاق و حتی ویژگی‌های تکنیکی او کمک فراوانی می‌کند به همین دلیل زندگی ورزشی و شخصی کریس رونالدو برنده توپ طلای اروپا و بهترین فوتبالیست جهان در سال 2008 را مرور می‌کنیم.

** از سه سالگی
24 سال پیش، کریس رونالدو در دهکده فونچال واقع در جزیره کوچک مادیرای کشور پرتغال بدنیا آمد. پدرش "ژوزه دینیس آویرو" و مادرش "ماریا دولارس دو سانتوس" به همراه یک برادر به نام "هوگو" و دو خواهرش "الما" و "کاتیا"، خانواده شش نفره کریس را تشکیل می‌دادند. نام دوم رونالدو را پدرش به خاطر علاقه‌ای که به "رونالد ریگان" رئیس جمهور سابق آمریکا داشت، انتخاب کرد البته نه به دلیل سیاسی بلکه ریگان هنرپیشه مورد علاقه وی بود. رونالدو از سه سالگی فوتبال را روی ماسه‌های کنار ساحل مادیرا آغاز کرد و پس از ورود به مدرسه در سن شش سالگی جدی‌تر به فوتبال پرداخت. کریس از کودکی طرفدار باشگاه اس ال بنفیکای لیسبون بود ولی تقدیر چنین رقم خورد که به تیم رقیب یعنی اسپورتینگ منتقل شود.

اولین بازی رونالدو در سن هشت سالگی برای تیم آماتور آندورینیا اتفاق افتاد که پدرش هم در همان باشگاه تدارکاتچی بود. در سال 1995 که کریس 10 سال داشت، دو باشگاه خوب منطقه مادیرا یعنی ماریتیمو و ناسیونال علاقمند به امضای قرارداد با او شدند؛ ماریتیمو که باشگاه بزرگ‌تر منطقه است بخاطر از دست رفتن قرار ملاقات با "روی سانتوس" مربی آندورینیا، شانس بدست آوردن رونالدو را به همسایه خود یعنی ناسیونال داد و کریس به آنها پیوست. پس از یک سال بازی در ناسیونال و بردن عنوان قهرمانی رده نونهالان، فقط با سه روز تمرین به اسپورتینگ لیسبون پیوست. کریس رفتن به این باشگاه را مدیون زحمات و پشتیبانی مادرش می‌داند.

** اولین بازی با اسپورتینگ
اولین بازی رونالدو با پیراهن راه راه سبز و سفید اسپورتینگ در برابر "موریرنسه" دو گل برای کریس نوجوان داشت که شروع خوبی در آلکوچته یا کارخانه فوتبال لیسبونی‌ها به حساب می‌آمد. برای بازی‌های قهرمانی جوانان زیر 17 سال اروپا به تیم ملی دعوت شد و اولین بار توسط "ژرارد هولیه" سرمربی وقت لیورپول مورد توجه قرار گرفت. حالا رونالدو 16 ساله داشت. مدیران لیورپول با جذب کریس مخالفت کردند چون معتقد بودند که وی خیلی جوان است و فوتبالیست بهتر از او فراوان.

**‌ دلربایی از سر الکس
در همین زمان اسپورتینگ در یک بازی اروپایی با منچستریونایتد روبرو شد و با نتیجه سه بر یک به پیروزی رسید. آن شب سر آلکس مجذوب هنر جوانی ‌شد که می‌توانست در دو گوش راست و چپ و با هر دوپا دفاع حریف را به هم بریزد. در سال 2003 "دیوید بکام" از منچستر به قصد مادرید جدا شد و پیراهن افسانه‌ای شماره هفت یونایتد بی‌صاحب ماند ولی فرگوسن تصمیم خود را گرفته بود و شماره هفت با 12/24 میلیون پوند به کریس رونالدو ‌رسید.

حالا او یک شیطان سرخ است.

در فصل 2004-2003 نخستین نمایش جانشین رونی برابر بولتون از دقیقه 60 شروع شد، گل نزد ولی یک پنالتی برای تیمش گرفت تا در جشن پیروزی چهار بر صفر شرکت کند. کریس تحت نظر سرآلکس پیشرفت کرد؛ سال 2005 با "فان نیستلروی" در حین تمرین درگیر شد و زمزمه‌ها برای ترک باشگاه شروع شد اما در نهایت قرار شد: رود به مادرید برود و رونالدو قراردادش تا 2010 تمدید شود!

** درخشش با منچستریونایتد و آغاز شایعات
چند کارت زرد و قرمز نشان از ناپختگی ستاره جوان داشت، فرگوسن در منچستر و اسکولاری در تیم ملی وارد عمل شدند تا کریس جوان بر اعصابش مسلط شود؛ 29 اکتبر 2005 هزارمین گل یونایتد را در لیگ برتر به ثمر رساند. اولین افتخار رونالدو بدست آمد: "بهترین فوتبالیست جوان سال از طرف فیفا"؛ در آگوست 2003 برابر قزاقستان با پیراهن سرخ تیم ملی پرتغال ظاهر شد و به یورو 2004 رفت. با تیم المپیک در آتن 2004 بازی کرد؛ 7 سپتامبر 2005 تنها چند ساعت پس از فوت پدرش مقابل روسیه به میدان رفت.

در سال 2006 اولین گل جام جهانی خود را در برابر ایران به ثمر رساند و سپس در مرحله یک چهارم نهایی در 8 جولای 2006 باعث اخراج هم تیمی خود "وین رونی" شد البته در بازی ملی با انگلستان، و از همین جا شایعات جدایی او از یونایتد آغاز شد. جو سنگین رسانه‌ای و اعتراض هواداران کریس را به سمت درب ورودی رئال مادرید هل می‌داد ولی سرآلکس مانع این اتفاق شد و با قهرمانی یونایتد در فصل بعد، درایت خود را در این باره به رخ کشید؛ اوج رونالدو در فصل 2008-2007 رقم خورد جایی که با منچستر 42 گل ‌زد و علاوه بر لیگ برتر، قهرمانی باشگاه‌های اروپا را نیز جشن گرفت و کفش و توپ طلای اروپا را از آن خود کرد؛ رئالی‌ها بلافاصله وارد عمل شدند و تمام تابستان 2008 را به تبلیغ برای انتقال رونالدو به تیمشان گذرانند ولی باز هم دخالت فرگوسن همه نقشه‌ها را نقش بر آب کرد.

"من تصمیم گرفتم با جان و دلم برای یونایتد بازی کنم"، این جمله آب سردی بود بر سر رئالی های پر مدعا که انتقال کریس به مادرید را تمام شده می‌پنداشتند. با این حال فقط یک سال طول کشید تا این انتقال جنجالی دوباره به جریان بیفتد.

** حاشیه‌ها
"خوزه مورینیو"، کریس رونالدو را بچه دهاتی بی سواد و بی شخصیت خطاب کرد و گفت که او لیاقت موقعیتش را ندارد؛ با انتشار اخبار مختلف درباره وضعیت اخلاقی کریس بعضی‌ها با او هم عقیده شدند. اکتبر 2005 پلیس از او راجع به یک اتهام غیر اخلاقی تحقیق کرد ولی تبرئه شد.

شاید خرید خانه 3 میلیون پوندی در چشایر با لبخند شیطنت آمیز کریس مرتبط باشد. در منطقه چشایر نژادی از گربه‌های خانگی زندگی می‌کنند که در روایات کهن انگلیسی به حیله گر بودن معروفند و همیشه لبخندی مرموز بر لب دارند مانند گربه‌ای که در داستان آلیس در سرزمین عجایب وجود داشت، درست مثل رونالدوی شیطان؛ کریس با حقوق هفته‌ای 120 هزار پوند حالا دیگر یک پسربچه ساده دهاتی نبود، بلکه با ثروتمندان پولدار معاشرت داشت. در میهمانی‌های مجلل هالیوود در کنار هنرمندان مشهور ظاهر می‌شد. درباره او می‌گویند پا جای پای دوران جوانی بکام گذاشته و شاید هم بزودی در هالیوود ظاهر شود اما زندگی کریستیانو تماما خوشگذرانی نیست، او در کارهای خیریه نیز فعالیت می‌کند: سال 2005 در فاجعه سونامی شرق آسیا با خرید خانه‌ای برای پسربچه 11 ساله و پدرش، سمبل کمک به بازماندگان سونامی شد.

**‌ امروز
با تمام این روایات حالا کریستیانو رونالدو در سن 24 سالگی گرانترین بازیکن جهان است. شاید به نظر برخی قهرمانی اعصاب خردکن و خودخواه به نظر برسد و شاید هم ستاره‌ای بی‌بدیل، ولی برای دنیای فوتبال بازیکنی است که مفتخر به عنوان بهترین بهترین‌های اروپا و جهان شده. هم اکنون فصل تازه‌ای در زندگی حرفه‌ای کریس باز شده و رویای بازی در سانتیاگو برنابئو به حقیقت پیوسته است.                

erfan بازدید : 15 دوشنبه 15 خرداد 1391 نظرات (0)

زندگی نامه ی لیون مسی

در نهایت پدرش برای مداوای وی تصمیم گرفت او را به اروپا بیاورد و این آغاز سناریوی ورود شخصی به بارساست که اکنون همه ی ما با غرور با اسم اش در دنیا جولان می دهیم.
نمی دانم بیماری وی را معجزه بنامم یا خوش شانسی برای بارسا! به هر حال او پا به شهر بارسلونا نهاد. وقتی او به یک دکتر مراجعه کرد دریافت که می تواند با تزریق نوعی آمپول این کمبود ترشح را رفع کند.

او در مدرسه ی فوتبال بارسلونا ثبت نام می کند و... با این روند می توان او را رهروی بزرگانی چون پویول , ژاوی , انیستا , والدس و... دانست, چون به نوعی مسی دست ساخته ی آکادمی بارسلوناست.
مقامات بارسا متعهد شدند که خرج و مخارج درمان وی را به عهده بگیرند.حدود دو سال پیش با درخشش لئو در ترکیب تیم دوم بارسلونا مطبوعات , مربی تیم دوم بارسلونا و بزرگی چون آرماندو مارادونا سعی کردند او را به ترکیب 25 نفره ی رایکارد برای بازی در لیگا تحمیل کنند .
اما او برای اولین در بازی با اوساسونا در نیوکمپ به میدان رفت.(این بازی که فصل پیش برگزار شد در هفته ی هشتم بود و با نتیجه ی 3 بر صفر به سود بارسا به پایان رسید. اتوئو 2 بار و رونالدینهو از روی نقطه ی پنالتی گلزنی کردند, بسیار جالب است بدانید که او در این بازی جانشین رونالدینهو شده بود!).
او فرصت کرد که در طول فصل قهرمانی بارسا در چندین بازی, هر چند اندک به میدان برود. مهمترین دیداری که او در آن درخشید در بازی با آلباسته در نیوکمپ و از هفته ی 34ام بود که وی دو گل زد که البته یکی را کمک داور به اشتباه آفساید گرفت! بارسا آن بازی را 2 بر صفر برد .
شاید 17 ساله بودن لیونل عامل اصلی ترس از گذاردن او در ترکیب اصلی و جانشین کردن او به جای ژولی فرانسوی بود. جام جهانی جوانان سکوی پرتاب مسی بود تا نه تنها خود را به رایکارد بلکه به جهانیان معرفی کند.
درخشش خیره کننده ی وی در جام جهانی, قهرمانی تیم کشورش را به همراه داشت او در دیدار پایانی برابر نیجیریه دو گل از روی نقطه ی پنالتی زد و جام را تقدیم به مردم آرژانتین نمود.کسب آقای گلی جام , برترین بازیکن و پدیده ی جام عناوین شخصی او در این تورنمنت معتبر بود. لازم به ذکر است سن لیونل در آن تورنمنت به 18 نرسیده بود و او جوان ترین بازیکن نیز بود! موفقیت لئو درجام جهانی جوانان و بازی های نه چندان دلچسب ژولی سرانجام به نفع جوان اول بارسلونا به پایان رسید.
او در هفته ی ششم و در بازی با زاراگوزا در نیوکمپ(2بر2) به میدان رفت و کم کم توسط رایکارد به پیکره ی تیم تزریق می شد. مشکلات پاسپورت اروپایی سبب شد تا رقیبان دندان هایشان را تیز کنند که مهمترین آنها دپورتیوو لاکرونیا بود. پس از حل این مشکل مسی به بازی های خود ادامه داد و این مساله با خشم باشگاهایی همراه بود که بازهم دپور در متن ماجرا بود و آنها سعی کردند مانع ادامه ی حضورش در لا لیگا شوند.

او در مدرسه ی فوتبال بارسلونا ثبت نام می کند و... با این روند می توان او را رهروی بزرگانی چون پویول , ژاوی , انیستا , والدس و... دانست, چون به نوعی مسی دست ساخته ی آکادمی بارسلوناست.مقامات بارسا متعهد شدند که خرج و مخارج درمان وی را به عهده بگیرند.
حدود دو سال پیش با درخشش لئو در ترکیب تیم دوم بارسلونا مطبوعات , مربی تیم دوم بارسلونا و بزرگی چون آرماندو مارادونا سعی کردند او را به ترکیب 25 نفره ی رایکارد برای بازی در لیگا تحمیل کنند .
اما او برای اولین در بازی با اوساسونا در نیوکمپ به میدان رفت.(این بازی که فصل پیش برگزار شد در هفته ی هشتم بود و با نتیجه ی 3 بر صفر به سود بارسا به پایان رسید.
اتوئو 2 بار و رونالدینهو از روی نقطه ی پنالتی گلزنی کردند, بسیار جالب است بدانید که او در این بازی جانشین رونالدینهو شده بود!).
او فرصت کرد که در طول فصل قهرمانی بارسا در چندین بازی, هر چند اندک به میدان برود. مهمترین دیداری که او در آن درخشید در بازی با آلباسته در نیوکمپ و از هفته ی 34ام بود که وی دو گل زد که البته یکی را کمک داور به اشتباه آفساید گرفت! بارسا آن بازی را 2 بر صفر برد .
شاید۱۸ ساله بودن لیونل عامل اصلی ترس از گذاردن او در ترکیب اصلی و جانشین کردن او به جای ژولی فرانسوی بود. جام جهانی جوانان سکوی پرتاب مسی بود تا نه تنها خود را به رایکارد بلکه به جهانیان معرفی کند.
درخشش خیره کننده ی وی در جام جهانی, قهرمانی تیم کشورش را به همراه داشت او در دیدار پایانی برابر نیجیریه دو گل از روی نقطه ی پنالتی زد و جام را تقدیم به مردم آرژانتین نمود.کسب آقای گلی جام , برترین بازیکن و پدیده ی جام عناوین شخصی او در این تورنمنت معتبر بود. لازم به ذکر است سن لیونل در آن تورنمنت به 18 نرسیده بود و او جوان ترین بازیکن نیز بود! موفقیت لئو درجام جهانی جوانان و بازی های نه چندان دلچسب ژولی سرانجام به نفع جوان اول بارسلونا به پایان رسید.
او در هفته ی ششم و در بازی با زاراگوزا در نیوکمپ(2بر2) به میدان رفت و کم کم توسط رایکارد به پیکره ی تیم تزریق می شد. مشکلات پاسپورت اروپایی سبب شد تا رقیبان دندان هایشان را تیز کنند که مهمترین آنها دپورتیوو لاکرونیا بود. پس از حل این مشکل مسی به بازی های خود ادامه داد و این مساله با خشم باشگاهایی همراه بود که بازهم دپور در متن ماجرا بود و آنها سعی کردند مانع ادامه ی حضورش در لا لیگا شوند. 

erfan بازدید : 20 دوشنبه 15 خرداد 1391 نظرات (0)

زندگینامه دیوید بکهام
دیوید بکهام ستاره فوتبال انگلستان
همه چیز در مورد محبوبترین چهره ی فوتبال
زندگی دیوید بکهام از آغاز تا کنون
تصاویری که هیچ جا ندیده اید از زندگی خصوصی بکهام
عروسی دیوید و ویکتوریا بکهام…
گلهای بی نظیر بکهام را اینجا ببینید
چگونه بکهام از یک فوتبالیست آماتور به یک سوپراستار تبدیل شد
نظر مربیان، کارشناسان و همبازی های بکهام در مورد او
دیوید بکهام بازیکن سرشناس و افسانه ای فوتبال جزیره
(انگلیس)
دیوید بکهام متولد۲/۵/۱۹۷۵ در لیتون استون وزن وی ۹۲/۷۳کیلوگرم و

قد وی ۱۸۰سانتی مترمی باشد. او اولین بازی ملی خود را در ۱ / ۶ /

۱۹۹۶ انجام داد. باشگاه فعلی او لس آنجلس گالکسی می باشد.

همسر او ویکتوریا آدامز یکی از خوانندگان گروه اسپایس گرلز است. او

سه فرزند به نام های بروکلین(متولد ۴ مارس ۱۹۹۹)رومئو(۱ سپتامبر

۲۰۰۲)و کروز(۲۰ فوریه ۲۰۰۵)دارد.
او در سال ۱۹۹۹در جام قهرمانان اروپا با تیم منچستر یونایتد مقابل بایرن

مونیخ به قهرمانی رسید در این بازی که با نتیجه ۲بر۱ به پایان رسید او

دو پاس گل داد و بهترین بازیکن میدان بود. دیوید بکهام در سال ۲۰۰۶ در

جام جهانی المان به همراه تیم انگلستان به مقامی دست نیافت وپس

از اتمام جام جهانی و تعویض مربی انگلستان دیگر در تیم انگلستان

بازی نمی کند اگر نگوییم بهترین او از بهترین بازیکنان تاریخ دراز فوتبال

انگلستان و حتی از بهترین بازیکنان فوتبال جهان است
این بازیکن تقریبا پر حاشیه ترین بازیکن حال حاضر جهان از

محبوبیت خاصی در بین مردم جهان بر خوردار است و با تونی بلر و ملکه

الیزابت نیز دیدار کرده است و دارای عنوان سر است او همچنین با

مقامات بزرگ دیگر جهان همچون نلسون ماندلا نیز دیدار کرده است

دیوید بکهام دو کتاب بسیار زیبا نوشته که بی شک توجه سیل عظیمی

را به خود جلب مبکند بی شک ضربات کاشته و سانتر های زیبای او

هرگز از ذهن جهانینان پاک نخواهد شد.
چگونه بکهام از یک فوتبالیست آماتور به یک سوپراستار تبدیل شد
بکهام دوران رشد خود را در شرق لندن در مدرسه ورزشی سر بابی

چارلتون گذرانده بود. بکهام در این زمینه گفت: میخواهم مدارس فوتبال

به بچه ها این شانس را بدهند همانگونه که من داشتم. آکادمی فوتبال

بکهام شامل کلاس درس و سالن غذاخوری و وسایل تمرینی و …

خواهد بود. گفته میشود که این آکادمی بزرگ فوتبال جزیی از برنامه

توسعه منطقه دام گرینویچ لندن میباشد.
بازیکن سابق چلسی پاول الیوت که یکی از سهامداران چارلتون اتلتیک

نیز میباشد گفت: فوتبال ابزاری قوی است برای جذب مردم. او ادامه

داد که: نگاه کنید به دیوید بکهام و سیاست انجمن چارلتون اتلتیک که

شامل بهداشت و آموزش و اطلاعات و آگاهی های اجتماعی و …

میباشد.                         

erfan بازدید : 21 یکشنبه 14 خرداد 1391 نظرات (0)

خداوند دید مرد گرسنه است نان را آفرید. دید تشنه است آب را آفرید. دید در تاریکی است نور را آفرید. دید هیچ مشکل دیگه ای نداره زن را آفرید
********************
بیشتر مردها 2 آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه
********************
سریع ترین دوربین جهان اختراع شد . این دوربین می تونه از خانوم ها در لحظه ای که دهانشون بسته است عکس بگیره
********************
وقتی زنت خونه نیست چه کار می‌کنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت
********************
اگر دیدی مردی در ماشین رو بری خانمی باز کرد مطمئن باشید که یا ماشین نو است یا خانم
********************
قانون دوم نیوتن: عشق در پسرها هرگزاز بین نمی رود، بلکه از دختری به دختر دیگر انتقال می یابد
********************
می دونی فرق پیردختر با پیر پسر چیه؟
اولی موفق نشده ازدواج کنه
دومی موفق شده ازدواج نکنه
********************
اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت
دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت و نرفت
********************
یه مرد احمق به یه زن میگه ساکت باش اما یک مرد دانا به یه زن میگه نمی دونی وقتی لبهات بسته اند چقدر خوشکل میشی
********************
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه
گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم. زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه
********************
مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند. وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی؟ گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند چیزی را از آنها بخواهیم که نتوانند انجام بدهند. خواسته های دو دوستم را انجام دادند و آنها را کشتند. وقتی نوبت به من رسید به آنها گفتم: لطفا زشت ترین شما مرا بکشد
********************
یک روز سه زن که سر یک چیز پیش پا افتاده دعوایشان شده بود در کلانتری با صدای بلند داد و بیداد راه انداخته بودند. طوری که کم مانده بود شیشه ها ترک بردارند. ظاهرا قصد ساکت شدن هم نداشتند. اما وقتی مامور پلیس به آنها گفت که اول کسی که بزرگ تر از دو نفر دیگر است، حرفش را بزند، همه آنها ساکت شدند
********************
قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن.

********************
قدرت دید خانوم ها: یک تار مو را روی کت شوهرشان می بینند اما یک تیر چراغ برق را هنگام رانندگی نمی بینند
********************
یادت باشه دنباله 3 چیز ندویی : 1ـ اتوبوس 2 ـ مترو 3 ـ دختر . حالا چرا؟ چون هر کدومشون برن10 دقیقه بعد یکی دیگه میاد

********************
دو تا دختر داشتند با هم صبحت می کردند. دختر اولی: تو چرا اینقدر به نامزدت علاقه نشون میدی؟ دختر دومی: می‌دونی، آخه اون پولداره، ... مهربونه، ... پولداره، ... جوونه، ... پولداره، ... قد بلنده، ... پولداره

erfan بازدید : 19 یکشنبه 14 خرداد 1391 نظرات (0)

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل

تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من

یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند

مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من

مه گردون ادب بودی و در خاک شدی

خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من

از ندانستن من، دزد قضا آگه بود

چو تو را برد، بخندید به نادانی من

آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت

کاش میخورد غم بی‌سر و سامانی من

بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم

آه از این خط که نوشتند به پیشانی من

رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی

بی تو در ظلمتم، ای دیده‌ی نورانی من

بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند

قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من

صفحه‌ی روی ز انظار، نهان میدارم

تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من

دهر، بسیار چو من سربگریبان دیده است

چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من

عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری

غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من

گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند

من که قدر گهر پاک تو می دانستم

ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من

من که آب تو ز سرچشمه‌ی دل میدادم

آب و رنگت چه شد، ای لاله‌ی نعمانی من

من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد

که دگر گوش نداری به نوا خوانی من

گنج خود خواندیم و رفتی و بگذاشتیم

ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من!

پروین اعتصامی

erfan بازدید : 20 یکشنبه 14 خرداد 1391 نظرات (0)

ساختمان عجيب و جالب موزه سانتياگو

۱۳۹۱/۳/۶

ساختمان عجیب و جالب موزه سانتیاگو

erfan بازدید : 21 شنبه 13 خرداد 1391 نظرات (0)

وقتی خدا از پشت ، دستهایش را روی چشمانم گذاشت ، از لای انگشتانش آن قدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم ...

erfan بازدید : 32 شنبه 13 خرداد 1391 نظرات (0)

چه ساده نوشتیم بابا نان داد  !

بی آنکه یادمان باشد بابا برای نان دادن تمام جوانی اش  را داد .

برای سلامتی تمام باباهای دنیا صلوات

erfan بازدید : 23 پنجشنبه 11 خرداد 1391 نظرات (0)

ای طنین نام تو بر گوش من ای پناه گریه ی خاموش من

همچو باران مهربان بر من ببار ای که هستی مثل ابر نو بهار

پدر عزیزم روزت مبارک

....................................

پدرم

به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد

سرم به خاک رهت ارجمند خواهد شد

لبی که زمزمه درد می کند شب و روز

به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد

روزت مبارک

....................................
ای پدر بوی شقایق می دهی

 

عاشقی را یاد عاشق می دهی

با تو سبزم،گل بهارم،ای پدر

 

هر چه دارم از تو دارم ای پدر

روز پدر مبارک

....................................

پدر دستات برام گهواره بودن

 

چشات مثل چراغ خــونه من

بجز تو از همـــه دنیا بریدم

 

کسی رو مثل تو عاشق ندیدم

روزت مبارک پدر عزیزم

....................................

ز گلشن هستی چو خدا دانه ی ما کاشت

بر ریشه ی ما آب،پدر مایه پدر بود

در باغ وجود آفت و نقصان وملالت

در دفع هم آرایه و پیرایه پدر بود

پدرم روزت مبارک

....................................

پدر جان قسم بجان عزیز ات که هیج گاه

یاد شکوه مند تو إز دل نمی رود

تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک

نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود

روزت مبارک

....................................

چون سایه ی رب بر سر ما سایه پدر بود

برسایه ی رب در صحف همسایه پدر بود

ایزد چو بفرمود که او رب صغیر است

در دفتر عشق آیه و سرمایه پدر بود

پدرم روزت مبارک

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
sms.عکس
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    قهرمان لیگ برتر ایران چه تیمی خواهدبود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 73
  • بازدید کلی : 4,433