loading...
erfan
زندگی نامه ی فوتبالیست های معروف

*...|| زندگی نامه دیه گو مارادونا ||...*


نام محصول: *...|| زندگی نامه دیه گو مارادونا ||...*

قیمت: 5,500 تومان




زندگي نامه دیه گو مارادونا اسطوره فوتبال جهان و يكي از بهترين و معروفترين فوتباليستهاي جهان به همراه بهترین گلهاي او

قسنتی از زندگینامه دیه گو آرماندو مارادونا - اسطوره فوتبال آرژانتین

نام ديه گو مارادونا در دنياي فوتبال بيش از آنکه به خاطر نبوغ و خلاقيت و بازي هاي استثنايي او بيايد، به دليل جنجال ها و اخباري است که از زمان بازيگري او در ناپل ايتاليا همواره حول و حوش اين بازيکن شاخص آرژانتيني بوده است.
ديه گو يکي از بااستعدادترين بازيکنان نسل فوتبال جهان است که در خانواده يي فقير و پرجمعيت به دنيا آمد. فوتبال را در باشگاه آرجنتينوس جونيورز آغاز کرد و 15ساله بود که به تيم اول باشگاه پيوست. در حالي که تنها 17سال داشت به تيم ملي آرژانتين دعوت شد و در برابر مجارستان يک نيمه بازي کرد.
قدرت بازي سازي، پاس هاي بلند و کوتاه ميليمتري، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبري تيم در ميانه ميدان، ضربه هاي ناگهاني و حياتي، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالي و بسياري از خصوصيات ديگر يک فوتباليست طراز اول در مارادونا جمع شده بود و اگر از نظر شخصيتي در حد مطلوبي بود بي ترديد در کنار بزرگان فوتبال دنيا يکي از ده مرد برتر فوتبال جهان نام مي گرفت.
پس از آن که «سزار منوتي» مربي بزرگ تيم ملي آرژانتين ديه گو را به دليل اخلاق و رفتار ناپايدارش و ناپختگي دوران جواني از تيم ملي کنار گذاشت و نام او را براي جام جهاني 78 در ليست تيم نياورد، مارادونا جام جهاني جوانان 79 توکيو را ميدان تاخت و تاز خود قرار داد و تيم ملي کشورش را به مقام قهرماني جهان رساند.
وقتي مارادونا در تيم باشگاهي آرجنتينوس جونيورز، در 166 بازي 116 گل به ثمر رساند، باشگاه معروف بوکاجونيورز حاضر شد براي خريد او پول خوبي پرداخت کند. اين بار رکورد او بهتر شد و در 28بازي، 40 گل زد و در سال 1981 با بوکاجونيورز قهرمان آرژانتين شد. کم کم نام جوان با استعداد آرژانتيني بر سر زبان ها افتاد و بارسلون با پرداخت بالاترين مبلغ، او را به ايالت کاتالونيا برد. از سال 1982 تا 1984 بارسلون محل بروز استعدادها و بازي هاي ديه گو بود. هافبک پرتوان آمريکاي جنوبي قهرماني سال 83 اسپانيا را براي بارسلون به ارمغان آورد.
حال تيم ناپل ايتاليا خواهان او بود و مبلغ بسيار بالايي به او پيشنهاد کرد تا در سال 84 به شهر ناپل مهاجرت کند. مارادونا هفت سال در ناپل ماند و در سال 1991که از ايتاليا به آرژانتين برگشت، معروف ترين و محبوب ترين ورزشکار شهر ناپل بود.
او يک تنه ناپل را به دو مقام قهرماني در سال 1987 و 1990 رساند. پس از بازگشت مارادونا به وطنش، تيم ناپل ديگر نتوانست قامت راست کند و حتي به دسته دوم بازي ها سقوط کرد. در سال 9119 مارادونا به اتهام حمل و مصرف مواد مخدر، از ايتاليا اخراج شد و به کشورش بازگشت و از آن سال به طور مرتب باشگاه خود را عوض کرد. معروف ترين باشگاهي که بعد از جام جهاني 94 در آن توپ زد، بوکاجونيورز بود که در سال هاي 9619 و 9719 در آن بازي کرد.
مارادونا چندي نيز مربي راسينگ بود که به دليل عدم موفقيت از کار برکنار شد.
در عرصه بازي هاي ملي موفقيت مارادونا بسيار چشمگير بود، بازيکني با قد کوتاه، اما با استارت هاي انفجاري؛ در هر لحظه يي که ديه گو اراده مي کرد قادر بود خط دفاعي حريف را به هم بريزد و با پاسي ناگهاني مهاجمان تيمش را صاحب موقعيت گل کند.
بازيکن برجسته يي مثل او همواره در زمين بازي، هدف تکل هاي خشن مدافعان حريف بود. قدرت بدني مرد کوچک آرژانتيني در سال هايي که هنوز به مواد غير مجاز روي نياورده بود غيرقابل تصور مي نمود. در ضربه هاي آزاد يک استاد به تمام معنا بود. ضربات پاي چپ او از پشت محوطه جريمه، کمتر خطا مي رفت. در جام جهاني اسپانيا و به هنگام ديدار با برزيل به دليل خطاي غيرورزشي از زمين اخراج شد تا باعث حذف آرژانتين شود؛ اما جام جهاني 86 مکزيک ميداني ديگر براي او بود. در آن سال او به قله شهرت و تکامل در عامل بازيگري رسيد و در راس يک تيم خوب و آرماني به رهبري دکتر کارلوس بيلاردو، اجازه نداد جام قهرماني از قاره آمريکا خارج شود. بازي هاي اعجاب انگيز مارادونا در مسابقات مقدماتي سبب شد مربيان تيم هاي حريف همواره چند بازيکن را مامور يارگيري مارادونا کند.
اما يارگيريها و خطاهاي متعدد نيز مانع بازي سازي و ارسال پاس هاي زيبا و به واقع استثنايي او نبود. او در بازي با انگلستان با زيرکي بسيار و با ضربه دست توپ را وارد دروازه حريف کرد تا اين گل به عنوان يک گل تاريخي در جام هاي جهاني ثبت شود. پس از آن با گلي ديگر بلژيک را از رسيدن به ديدار نهايي محروم کرد تا آرژانتين در برابر آلمان برگزارکننده ديدار پاياني جام جهاني مکزيک باشد. درخشش او سبب شد در پايان، بازي سه بر دو به سود آرژانتين خاتمه يابد و براي بار دوم جام جهاني نصيب آرژانتين شود. مارادونا در جام جهاني مکزيک به عنوان بهترين بازيکن شناخته شد. چهار سال بعد در جام جهاني ايتاليا، ستاره اقبال آرژانتين بلند بود که مارادونا يک بازي زيبا و تحسين برانگيز مقابل برزيل انجام داد تا تيم پر مهره رقيب را از دور رقابت ها حذف کند.
دو تيم آلمان و آرژانتين برگزار کننده ديدارنهايي بودند. پس از آنکه تيم آرژانتين به علت اخراج دو بازيکن خود 9 نفره بازي مي کرد، ضربه پنالتي «آندرياس بره مه» تيري بر قلب مارادونا بود تا تيم آرژانتين به مقام نايب قهرماني جهان بسنده کند. سال 1994 و جام جهاني آمريکا پايان کار ديه گو مارادونا در سطح ملي بود. مارادوناي 34 ساله به قدر کافي پخته بود که با وجود اضافه وزن، تيمش را رهبري کند؛ اما يک اشتباه اخلاقي و دوپينگ او در جريان بازي ها موجب شد تا او از بازي ها اخراج شود و 15 ماه از بازيهاي بين المللي محروم شود. پس از اخراج مارادونا تيم ملي آرژانتين ديگر کمر راست نکرد و خيلي زود از دور رقابت ها حذف شد. مارادونا با اين کار غيراخلاقي، مانع از اين شد که به عنوان اسطوره يي در جهان فوتبال نامش جاودانه شود و در کنار بزرگاني چون دي استفانو، پله، کرايف، و بکن باوئر قرار گيرد. آخرين دسته گل مارادونا، تيراندازي به سوي خبرنگاراني بود که سعي داشتند در زمان محروميت او از بازي هاي بين المللي، از او عکسبرداري کنند. او همچنان قصد داشت در فوتبال حرفه يي به مربيگري بپردازد و حاضر نيست با دنياي توپ گرد وداع کند.
ديه گو مارادونا- DIEGO MARADONA
مليت: آرژانتين
متولد: 30 اکتبر1960 در بوئنوس آيرس
پست: هافبک مياني- هافبک چپ
تعداد بازي هاي ملي: 90 بازي از سال 1977 تا 1994 ميلادي      

erfan بازدید : 29 جمعه 15 اردیبهشت 1391 نظرات (0)








تصاویر و اشعار عشقی و عاطفی و sms و ....

تصاویر و اشعار عشقی عاطفی و جک و اس ام اس داستان رمانتیک و علمی و کاربردی در فکر پاک

ادامه مطلب اس ام اس عشقانه

اس ام اس عاشقانه

دیروز رفته بودم کتاب فروشی که یکدفعه یه کتاب صورتی رنگ توجهمو جلب کرد. اسمش "عشق" بود. بازش کردم دیدم نوشته: بخش نخست: صداقت.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تو مثل اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر، مثل تقدیر، مثل قسمت، مثل الماسی که هیچکس، واسه اون نذاشته قیمت..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


سهم هر کسی که باشی خوش به حال روزگارش، آخه پاییز و زمستونش میشه رنگ بهارش.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

ببین که چشم عاشق، داره ستاره میشماره
به انتظار چشمات، هر شب داره می باره
می خواد که فریاد بزنه که دل چه بی قراره، نمی تونه، نمیشه..
آخه عشق که صدا نداره.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 کبوترم، لانه ی من بام توست، کجا روم؟ مرغ دلم رام توست، پادشه کشور عشقم ولی، نگین انگشتری ام نام توست.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میگن اگه میخوای تو عشقت شکست نخوری فقط یکی رو دوست داشته باش و بهش بگو تو رو بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم! 

* * * * * * * * *  * * * * * * * * * * * * * * 

اگر همون قدر که ستاره در آسمون هست ماه بود، باز هم آسمون بدون تو سیاه بود! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق زائیده ی تنهایی است و تنهایی نیز زائیده ی عشق!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با یه قامت شکسته، با نگاهی مات و خسته، سرشو برده تو شونش، یه نفر تنها نشسته، توی تنهاییش یه درده، جای پای قلبی سرده، گل سرخی بوده اما، دیگه پژمرده و زرده، فارغ از دیروز و فرداش، غرقه تو دریای درداش، حسرتش یه عشق نابه، که وفا کنه به عهداش.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

برای من که دلم چون غروب پاییز است، صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ما می رویم، عشق می ماند، پس عاشق باش تا بمانی.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز با هم بودن را تجربه می کنیم و شاید فردا به یاد هم بودن را، پس امروز را بیا زیبا زندگی کنیم، به حرمت خاطرات فردا!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

میگن عاشقا عشقشون رو زیبا می بینن. این دفعه که دیدمت خیلی زیبا شده بودی. نمی دونم تو هر دفعه داری زیباتر میشی یا من عاشقتر؟! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در زمین عشقی نیست که زمینت نزند، آسمان را دریاب! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم، دوست ندارم بمانم و فراموشت کنم.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تا نباشد این جدایی ها، کس نداند قدر یاران را، کویر خشک می داند، بهای قطره باران را.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شبی پرسیدمش با بی قراری، به غیر از من کسی را دوست داری؟ دو چشمش اشک شد از شرمساری، میان گریه هایش گفت: آری!؟.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی تو در سینه ی من دل دیگه جایی نداره، زندگی بی گل روی تو صفایی نداره، از غم دوری تو ای گل یکدونه ی من، دردی افتاده به جونم که دوایی نداره..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدا کند که بدانی چه قدر محتاج است، نگاه خسته ی من بر دعای چشمانت.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر وقت حس کردی فاصله ها ما را از هم دور کرده اند به یاد خاطره های با شکوهمان بیفت. باور کن فاصله ها هیچ وقت حریف خاطره ها نمی شوند..


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مژه بر هم نزن ای دوست که بادم ببرد، چون سبک تر شده ام از پر کاهی ز غمت!


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 

بنویس با خط الماس، رو تن نازک شیشه، که بدون نور چشمات شب من سحر نمیشه.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو که آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را، میان ربنای سبز دستانت دعایم کن، که محتاج دعای جمله یارانم.. 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 ادامه مطلب اس ام اس نیمه شب و سرکاری

اس ام اس مخصوص نیمه شب و سرکاری

اس ام ا نیمه شب 
امشب قراره ساعت سه نیمه شب عقب مونده ها رو شفا بدن… خواب نمونی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

اس ام ا نیمه شب 
خوابی؟ می خواستم sms بدم. باشه بعد مزاحم میشم…  

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام. ببخشید بد موقع مزاحم شدم… راستش را بخواهید یه سوالی داشتم خیلی وقت بود ذهنم را مشغول کرده بود، می خواستم بپرسم… می خواستم… اصلا ولش کن. بزار برای بعد، خوب؟ 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ۴ ساعت دیگه باید بیدار شی! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بچه ها می گن تو اهل سینمایی … ما سر یه چیز دعوامون شده … مگه راکی همون رمبو نیست ؟!؟ البته اگه خوابی لازم نیست الان اس ام اس کنی، فردا صبح هم بگی مشکلی نیست. ولی ما رو بی خبر نذار 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

باز هم ضایع شدم! گوشیت سایلنت بود! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخواستم ببینم شب‌ها که میخوای بخوابی، گوشیتو خاموش می‌کنی که سر کارت نزارن؟ 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شده خواب ببینی که وقتی خوابیدی تو خواب داری خواب میبینی که خوابی و داری می خوابی و خواب خوابو میبینی که در اون حالی که تو خواب داری خواب خواب رو میبینی تو خواب همونطور که خوابی یکی دیگه هم مثل خودت خوابه و تو خوابش خوابه خوابو میبینه و همین طور که خوابیده تو خواب به تویی که خوابی بگه:چقدر سرکاری؟ 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر…… 

* * * * * * * * * * * ** * * * * * * * * * *

پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نیمه شب 
از اونجایی که شتر در خواب بیند پنبه دانه،گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه، وظیفه خودم دونستم بیدارت کنم! آخه داشتی بالشتتو می خوردی!  

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

ببخشید که دیر وقته ولی یه سوال داشتم که خیلی وقت میخواستم ازت بپرسم که الآن یادم اقتاد : ایران به کشورهای دیگر نفت میفروشه بشکشو پس میگشیره یا با بشکه میده؟!؟!؟!؟ 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام …. تو رو خدا ببخش … نمی‌خواستم این موقع شب بیدارت کنم ….. واقعاً ببخش …. سعی کن درکم کنی … من موبایلم گم شده زنگ بزن به گوشیم تا ببینم کجاست !. شرمنده‌ام 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای بابا هر شب من باید عین اسکلا با اس ام اس بیدارت کنم ؟ خوب خودت مث بچه ادم پاشو دیگه

اگه خوابی بیدار شو .اگه بیداری بشین .اگه نشستی پاشو راه برو .اگه راه میری بدو. اگه میتوی یه پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من یه اس ام اس اومده واس 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد … صدای مردم آزار 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شرکت ال جی شما را به ادامه خواب دعوت می کند…!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قوز بند و كتف بند پاك سمن بخرید و ببینید چه خوب شما را به ادامه خوابی كه در خواب میدید دعوت میكن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم
کار خوبی کردم؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببخشید که مزاحمت شدم میخواستم بگم شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره 4 ساعت دیگه باید بیدار شی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببخش بی موقع مزاحم شدم راستی تو نمی دونی حاج زنبور عسل حج واجب رفته یا عمره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این اس ام اس رو تا دو روز نخون
.
.
میگم نخون
.
.
نرو پایین
.
.
بیخیال شو
.
.
نه نمیشه بهت اعتماد کرد همون دو روز دیگه بهت میدم 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

.

.

.

.

هیچی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به یارو می گن...
...
...
...
...
...
به تو چه که به یارو  چی می گن 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 اگه بگن آشغالارو ببر پایین حال نداری!  

اما برای فضولی این همه راه میای پایین! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه خوابیدی بیدار شو اگه بیداری بشین اگه نشستی بلند شو راه برو اگه راه میری بلند شو پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من واست اس ام اس اومده

*

erfan بازدید : 20 شنبه 09 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

به قاصدک ها خواهم سپرد هوای دلتنگیت ها داشته باشند

erfan بازدید : 21 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
نام کامل: استیون گئورگ جرارد

تولد: ۳۰ می ۱۹۸۰

محل تولد: ویستون در ایالت مرسی ساید

قد:۱۸۶ سانتی متر

نیک نامه: استیو جی
زندگی‌نامه شخصی

جرارد در ویستون، مرسی‌ساید متولد شد و در هویتون، مرسی‌ساید بزرگ شد. او در وست‌دربی، لیورپول به دبیرستان کاتولیک کاردینال هینان می‌رفت.

بر خلاف بسیاری از اسطوره‌های تیم لیورپول همچون رابی فاولر، مایکل اوون و جیمی کاراگر، جرارد از زمان کودکی طرفدار لیورپول بود.

تصادفا یکی از اقوام کم‌سن‌وسال‌تر او به نام آنتونی جرارد فوتبالیستی حرفه‌ای است که کار را با اورتون (رقیب سنتی لیورپول) آغاز کرد و اکنون در لیگ دسته دوم انگلستان برای والسال بازی می‌کند.

جرارد در حال حاضر با الکساندرا کوران از مرسی‌ساید نامزد کرده‌است. او از سال ۲۰۰۲ با الکساندر رابطه داشت و از ۲۰۰۴ با او نامزد کرد. آن‌ها صاحب دو فرزند هستند و قرار است در تابستان ۲۰۰۷ ازدواج کنند. فرزندان استیون و الکساندر، لیلی-الا (زاده ۲۳ فوریه ۲۰۰۴) و لکسی (زاده ۹ مه ‌۲۰۰۶) نام دارند.

زندگی ورزشی

وضعیت کنونی

جرارد معمولا به عنوان هافبک میانی بازی می‌کند گرچه در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ بیشتر به عنوان هافبک راست به میدان آمد. او گاها به عنوان دفاع راست نیز بازی کرده‌ است که معروف‌ترین مثال آن وقت‌های اضافه فینال جام باشگاه‌های اروپای ۲۰۰۵ است.

جرارد تمام عمر ورزشی خود را در لیورپول گذرانده‌است. او در رده زیرسن از سال ۱۹۸۹ (۹ سالگی) تا سال ۹۸ برای تیم‌های پایه لیورپول بازی می‌کرد و از سال ۹۸ نیز برای تیم بزرگسالان لیورپول بازی می‌کند. او در حال حاضر شماره ۸ این تیم را به تن دارد و کاپیتان آن است. از سال ۹۸ تا بحال مجموعا در ۲۳۲ بازی لیورپول حاضر بوده و ۳۷ گل به ثمر رسانده‌است. (این آمار تنها آمار لیگ داخلی را دربر می‌گیرد و تا ۳ ژوئن ۲۰۰۶ به‌روز شده‌است).

جرارد در تیم ملی انگلستان شماره ۴ را به تن می‌کند و گاها در غیاب دیوید بکهام، بازوبند کاپیتانی را می‌بندد. او از سال ۲۰۰۰ در این تیم بازی می‌کند و تا بحال در ۴۴ بازی ملی حاضر بوده و ۸ گل به ثمر رسانده‌است. (این آمار تا ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶ به روز شده‌است).

تاریخچه بازی

جرارد برای اولین بار در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۸ برای لیورپول به میدان آمد. او در نیمه دوم بازی مقابل بلک‌برن با وگارد هگم تعویض شد. اولین ۹۰ دقیقه او در جام یوفا و بازی مقابل سلتاویگو بود و با این‌که لیورپول در آن شب شکست خورد، جرارد ۱۸ ساله نام خود را مطرح کرد. او در ۵ دسامبر ۱۹۹۹ در بازی مقابل شفیلد ونزدی اولین گل خود را بری لیورپول به ثمر رساند.

در سال ۲۰۰۱ او به عنوان بازی‌کن جوان سال در انگلستان از سوی «انجمن بازی‌کنان حرفه‌ای» انتخاب شد. در همان فصل او به همراه لیورپول به فینال سه جام راه یافت و در همه آن‌ها بازی کرد. در فینال جام یوفا مقابل آلاوز گل دوم را به ثمر رساند.

در سپتامبر ۲۰۰۱ او در بازی معروف انگلستان مقابل آلمان (در مسابقات راه‌یابی به جام جهانی) یک گل به ثمر رساند و این اولین گل او برای تیم ملی انگلستان بود. انگلستان در آن بازی در خانه حریف با نتیجه پنج بر یک پیروز شد.

اما جرارد به علت مصدومیت نتوانست در جام جهانی ۲۰۰۲ حضور یابد. در تابستان ۲۰۰۴ چلسی وارد مذاکره برای خرید او شد اما نهایتا جرارد ماندن در لیورپول را ترجیح داد. دلایل این ماندن متفاوت و قابل بحث هستند. بعضی می‌گویند او می‌خواست پیش دوستان و خانواده‌اش بماند، بعضی می‌گویند مربی جدید لیورپولی‌ها، رافائل بنیتز، علت این انتخاب بود و بعضی می‌گویند طرفداران لیورپول او را به مرگ تهدید کرده بودند.

او در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۴ مقابل منچستر یونایتد مصدوم شد و این مصدومیت تا نوامبر آن سال او را از بازی محرم کرد.

در آخرین بازی مرحله گروهی جام باشگاه‌های اروپای همان سال جرارد از فاصله بیست و پنج یارد گلی حیاتی مقابل المپیاکوس یونان به ثمر رساند. لیورپول در آن بازی برای صعود نیاز به پیروزی با دو گل داشت و جرارد با به ثمر رساندن گل سوم صعود را تضمین کرد. خود جرارد آن گل را بهترین گلش برای لیورپول می‌داند.

از دیگر گل‌های معروف او گلی است که در فینال جام باشگاه‌ةای همان سال در ۲۵ می‌۲۰۰۵ در استانبول مقابل آث میلان به ثمر رساند. در آن هنگام آث میلان ۳ بر ۰ از لیورپول جلو بود و گل جرارد که با ضربه سر به ثمر رسید آغاز بازی طوفانی لیورپولی‌ها بود. چند دقیقه بعد ولادیمیر اسمیچر گل دوم لیورپول را زد. سپس گنارو گاتوزو در یکی از حملات جرارد در محوطه جریمه روی او خطا کرد، داور اعلام پنالتی کرد و ژابی آلونسو توپ را در دو ضرب به گل تبدیل کرد تا لیورپول ۳-۳ مساوی کند و نهایتا جام را فتح کند. فینال آن جام را کلا می‌توان اوج دوره ورزشی جرارد دانست، خود او در مورد آن بازی گفته‌است:«چگونه می‌توانم پس از شبی مثل این، (لیورپول را) ترک کنم؟» او در آن مسابقات به عنوان باارزش‌ترین بازیکن فصل نیز انتخاب شد.

جرارد در فینال جام حذفی مقابل وست‌هام نیز به عنوان کاپیتان به میدان آمد و دو گل به ثمر رساند. گل دوم او در وقت‌های تلف‌شده نیمه دوم به ثمر رسید و باعث به تساوی رسیدن بازی شد. جرارد از ۳۵ یاردی دروازه شاکا هیسلوپ را باز کرد. گل او از طرف برنامه مشهور «بازی روز» به عنوان گل فصل انتخاب شد و از بهترین گل‌های تاریخ جام حذفی انگلستان است. طبق محاسبات توپ او در یک ثانیه ۳۵ یارد را طی کرد و این بدین معنی است که حدود ۶۸ مایل در ساعت سرعت داشته‌است. در ضمن با این گل جرارد به افتخار بزرگی نایل آمد. او به عنوان یک هافبک در فینال چهار جام بزرگ گل زده بود. یعنی جام حذفی (۲۰۰۶ مقابل وست‌هام)، جام اتحادیه (۲۰۰۳ مقابل منچستر یونایتد)، جام یوفا (۲۰۰۱ مقابل آلاوز)، و جام باشگاه‌های اروپا (۲۰۰۵ مثابل آث میلان).

در ۸ ژولای ۲۰۰۵ پس از ماجراهایی جرارد نهایتا پیشنهاد چلسی را کنار زد و به همراه جیمی کاراگر قراردادش را به مدت چهار سال تمدید کرد.

در پایان فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶ او از طرف «انجمن بازی‌کنان حرفه‌ای» به عنوان بازی‌کن سال انگلستان انتخاب شد. از زمان جان بارنس در ۱۹۸۸ هیچ کس از لیورپول به چنین افتخاری نایل نیامده بود.

بعدها بنیتو فلورو، مدیر رئال مادرید، نیز برای خرید او وارد مذاکره شد اما جرارد با رد هرگونه پیشنهاد اعلام کرد:«تا وقتی که کسی بگوید مرا نمی‌خواهد، این‌جا می‌مانم!»

جرارد در نزدیکی‌های جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان مصدومیت کوتاهی داشت و گفته می‌شد که شاید اولین بازی انگلستان را از دست بدهد. اما او به بازی آمد و به همراه تیمش پاراگوئه را یک بر صفر شکست دادند. این اولین حضور او در جام جهانی بود که یک کارت زرد نیز برایش به ارمغان داشت. جرارد در بازی دوم انگلستان مقابل ترینیداد و توباگو نیز به میدان آمد. در آن بازی انگلستان با گل پیتر کراوچ یک بر صفر جلو افتاد و سپس در دقیقه ۹۱ جرارد گل دوم را به ثمر رساند تا صعود انگلستان مسجل شود. جالب است که این گل نیز مقابل شاکا هیسلوپ به ثمر رسید، یعنی همان دروازه‌بانی که در فینال جام حذفی از ۳۵ یاردی از جرارد گل خورده بود.

جرارد در بازی سوم مقابل سوئد استراحت داده شد تا کارت دیگری دریافت نکند و از بازی بعدی محروم نشود اما به عنوان ذخیره به میدان آمد و دروازه ی سوئد را باز کرد. جرارد در یک هشتم نهایی مقابل اکوادور نیز به میدان آمد و در پیروزی انگلستان نفش داشت. در یک چهارم نهایی انگلستان مقابل پرتغال ابتدا به تساوی صفر بر صفر رسید و کار به پنالتی کشیده شد. در پنالتی ها جرارد و دو هم تیمی اش پنالتی هاشان را گل نکردند تا انگلستان از جام حذف شود.

افتخارات

با لیورپول

    * قهرمانی جام یوفا، جام حذفی و جام اتحادیه در فصل ۲۰۰۰-۲۰۰۱
    * قهرمانی جام خیریه و سوپرکاپ اروپا و نایب قهرمانی لیگ برتر در فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۲
    * قهرمانی جام اتحادیه و نایب قهرمانی جام خیریه در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳
    * قهرمانی جام قهرمانان اروپا و نایب قهرمانی جام اتحادیه در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵
    * قهرمانی جام حذفی و سوپرکاپ اروپا و نایب قهرمانی جام باشگاه‌های جهان در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۶

جوایز شخصی

    * بازیکن جوان سال انگلستان در سال ۲۰۰۱ (از سوی انجمن بازی‌کنان حرفه‌ای)
    * باارزش‌ترین بازیکن فصل جام باشگاه‌های اروپا در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵
    * بازیکن سال انگلستان در سال ۲۰۰۶ (از سوی انجمن بازی‌کنان حرفه‌ای)

erfan بازدید : 23 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

تولد:?? اوت 19محل تولد:ليس اليس فرانسه

قد188 سانتي متر

وزن:78 کيلو گرم

باشگاههاي قبلي:آماتوري ليس اوليس-کلرفانتن ورساليس-موناکو-يوونتوس-آرسنال

باشگاه فعلي:بارسلونا

افتخارات ملي:قهرمان جام جهاني????-قهرمان يورو????-قهرمان کنفدراسيونها????
افتخارات باشگاهي:قهرمان شامپيونه فرانسه با موناکو-دوبارقهرمان ليگ برتر انگلستان????/????-سه بار قهرمان جام حذفي ????/????/????-قهرمان سوپر جام انگلستان????
بيوگرافي


تيري دنيل هانري در ?? آگوست ???? در فرانسه متولد شد . او در ابتدا قصد داشت به يک دونده در ماده دو صد متر مبدل شود به همين خاطر تمريناتش را زير نظر عمويش که يک دونده دو ??? بود آغاز کرد اما رفته رفته در يافت که علاقه زيادي به بازي فوتبال دارد و با توجه به اينکه سرعت در فوتبال نقش مهمي دارد تصميم گرفت رشته ورزشي خود را تغيير بدهد و به طرف فوتبال برود. او بعد از اينکه دريافت که در اين رشته داراي استعداد فراواني است کار خود را در باشگاه موناکو که يکي از بهترين باشگاه هاي فرانسه است آغاز کرد و رفته رفته به يک بازيکن ثابت در اين تيم تبديل شد به همين خاطر او مورد توجه مسئولين باشگاه يوونتوس ايتاليا قرار گرفت و به آن باشگاه نقل مکان کرد .افت او در سري آ ايتاليا باعث شد به يک بازيکن درجه ? تبديل شود. بعد از مدتي او مورد توجه آرسن ونگر که خود نيز مانند تيري هانري يک فرانسوي است قرار گرفت و به باشگاه آرسنال نقل مکان کرد در ابتدا او از طرف تماشاچيان تيم مقابل و حتي تماشا چيان تيم خودي بخاطر بازي ضعيفش مسخره مي شد. اما به تدريج با زدن چند گل حياتي براي آرسنال به يک بازيکن کليدي و بسيار با ارزش تبديل شد.او در فصل قبل ليگ برتر انگلستان مانند فصل هاي قبل به عنوان بهترين گلزن شناخته شد،فعلا که در بارسا نسبتا خوب داره بازي ميکنه و براي تيم بارسا خوش درخشيده.
زندگي شخصي


تيري هانري در سال ???? با نيکول مري ازدواج کرد و در سال ???? صاحب دختري به نام تي هانري شد او هم اکنون از زن خود جدا شده و در شهر بارسلون زندگي ميکنه.

erfan بازدید : 17 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


- آرين روبن در 23 ژانويه 1984 در استان گرانينگن متولد شد. او از همان کودکى و خيلى زود فوتبال را آغاز کرد. او پيرو متودcoerver است که توسط مربی فوتبال(Wiel Coerver) عمومی و مشهور شد. آرين به

عنوان بهترين بازيکن جوان هلند ، هنگامی که برایPSV بازی می کرد ،برگزيده شد و هم چنين در نوامبر 2005 توانست جايزه ی بهترين بازيکن ماه ليگ برتر انگليس را تصاحب کند . توانايی او در کنترل توپ و کار با

توپ او را به يک بازيکن ارزشمند تبديل کرده است. او همراه دوستش "ماتيا کژمان" در آيندهوون جوری درخشيد که هواداران آنها را "بتمن و رابين" ناميدند.(لقب کژمان بتمن بوده و تلفظ روبن هم مانند رابين مي باشد)

- آرين را سلطان سمت چپ زمين می ناميدند، جايی که خط کشی سفيد پايان زمين را در قسمت چپ را نشان می دهد. گروهی از کارشناسان از جمله : يوهان کرايف، مارکو ون باستن ، رانک رايکارد ، مارتين يول

و گاس هيدينک او را به عنوان مستعد ترين فوتباليست هلند وقتی فقط 17 سال داشت ، برگزيدند.

- آرين را می توان يک قهرمان شطرنج ناميد که در تنيس و واليبال نيز فوق العاده بوده و کلا مستعد در ورزش های گوناگون است.

او در سنين نوجوانی از بين فوتبال و تنيس ، فوتبال را برگزيد.

- آژاکس قصد امضای قرارداد با روبن را داشت، اما از آنجا که لئوبين هاکر در آن زمان برای " هانس روبن"(پدر و مدير برنامه های روبن) خيلی محبوب نبود و هم چنين به اين دليل که بين هاکر مادر آرين را با لفظ

دخترک مورد خطاب قرار داد و اسم آرين را اشتباها آريان نوشت، اين قرارداد هيچ گاه به امضا نرسيد.

- روبن درPSV درگيری هايی هم داشت . او پس از ابتلا به سرطان و پشت سر گذاشتن آن با موفقيت ، درگيری های شديدی با گاس هيدينک داشت. هيدينک که رفتار های بچه گانه ی او در هنگام بازی ، تمارض

ها و درخواست هايش از داور به ستوه آمده بود، اين موضوع را با مديران باشگاه در ميان گذاشت.

ون رای (رييس باشگاه PSV) کلا همواره از رودررويی با روبن و پدرش خودداری می کرد. در بيوگرافيش با گله از هانس آورده است:"هانس روبن حتی بعد از ترانسفر فرزندش به چلسی، مدام بابت پاداش های

پسرش درPSV غر می زده است."

مصاحبه ی جالب هانس در زمان انتقال پسرش به چلسی چنين است:"اين بسيار خوب است که آرين چلسی را برگزيد . سران رئال مادريد هم دنبال او بودند ، اما چه کسی حاضر است به مادريد برود؟ برای پول

ممکن است اما آرين آن تيم را دوست ندارد . آنها هر سال فقط خواهان بازيکنان جديدی هستند و آنجا محيط مناسبی برای بازيکنان جوان نيست . آرين طرفدار پر و پا قرص بارسلونا هم است."


.::پدر و مدیر برنامه های روبن::.

 

- آرين هيچ گاه در لندن محبوب نبود. پدرش همواره آماده ی گلايه و شکايت بود و خودش هم به گفته ی هم تيمی هايش شخصی بيش از حد منعطف و تا حدودی ضعيف بود.تمارض ها و شيرجه زدن های او ديگر

به چشم هواداران هم نامناسب می نمود.

- روبن در مورد سرطانش چنين گفته است:" دوران وحشتناکی بود . من بعد از مشاهده ی يک سری از علائم غير طبيعی به دکتر مراجعه کردم . او هم به من گفت که بايد نمونه برداری شود و فعلا منتظر

بمانم.انتظار واقعا کشنده بود . من نمی دانستم چه بلايی سرم آمده و در آن زمان فوتبال برايم خيلي اهميت نداشت و مهم ترین مسئله سلامتی ام بود."

- روبن در 9 جولای 2007 در گرانينگن با " برنادين ايلرت" ،دوست دوران دبيرستانش ازدواج کرده و حاصل اين ازدواج پسری به نام "لوکا" می باشد.

- يوهان کرايف ، ستاره ی فوتبال جهان در مورد روبن چنين گفته است:" روبن توانايی های شگفت انگيزی دارد . من انتظارات زيادی از او دارم و مطمئن هستم که او همه ی انتظارات من را برآورده می کند." 
   

erfan بازدید : 31 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

رابسون ده سوزا ملقب به روبینهو متولد 25 ژانویه 1984 در سائو ویسنته برزیل است.


وی دارای 172 سانتیمتر قد است و پست وی پشت فوروارد و فوروارد است.او فوتبال حرفه اش را از تیم سانتوس ( همان باشگاهی که در نوجوانان و جوانان این تیم از سال 1996 بازی می کرد) در کمپونیتوی

برزیل در سال 2002 آغاز کرد شروع کرد.

وی در سال 2003 در زمانی که تیم سانتوس مائوس کننده ظاهر می شد بازی کرد و در آن سال کار خاصی را نتوانست انجام دهد ، اما در فصل بعد در سال 2004 وی با بازی خوب و خیره کننده توانست 21 گل

در 36 بازی برای این تیم بزند و ظهور ستاره ای جدید در دنیای فوتبال را ندا دهد.

وی در مجموع 98 بازی که برای این تیم انجام داد توانست 40 گل بزند.

در همان زمان از باشگاه های بزرگ اروپایی که شامل رئال مادرید ، چلسی ، بایرن مونیخ ، لیورپول و آث میلان بود ، پیشنهاداتی برای وی داده شد. اما باشگاه سانتوس به روبینهو رضایت نامه نداد.

در سال 2004 مادر روبینهو دزدیده شد و دو ماه بعد که آزاد شد ، روبینهو بدون توجه به رضایت نامه از باشگاه سانتوس و بدون توضیحی عمومی در این رابطه تصمیم قطعی برای ترک کشورش گرفت.

در تابستان سال 2005 روبینهو با مبلغ 30 میلیون دلاری به باشگاه رئال مادرید پیوست.وی اولین بازی برای این باشگاه را در برابر کادیز انجام داد.در فصل اول حضورش در این تیم توانست با انجام 37 بازی 8 گل بزند.

اما با آغاز فصل 2007-2006 در زمان مربیگری فابیو کاپلو که به او کمتر اعتقاد داشت ، اکثر اوقات بر روی نیمکت می نشست.

اما با تمرینات سخت بعد از فصل زمستان خود را به کاپلو تحمیل کرد تا به ترکیب اصلی بازگردد و قهرمانی در این فصل را با تیم رئال مادرید جشن بگیرد.هم اکنون با حضور برن شوستر نیز وی به عنوان یکی از رکن

های اصلی رئال مادرید محسوب می شود

erfan بازدید : 20 سه شنبه 05 اردیبهشت 1391 نظرات (3)
در سوم دسامبر سال 1981 پسری در خانواده سانچز ویا متولد شد که نام او را دیوید برگزیدند.
دیوید از همان کودکی علاقه خود را به فوتبال نشان داد به طوری که در سن 4 سالگی به دلیل شکستگی از ناحیه پا در حین تمرین دکتر ها به او گفتند که دیگر نمیتواند به فوتبال بازی کردن ادامه دهد اما او با تلاش خود باز به میادین فوتبال بازگشت و ناکامی های دوران کودکی خود را جبران  کرد به طوری که در سال  1991 در تیم جوانان لانگرو به طور حرفه ای کار خود را دنبال کرد.
دیوید به مدت 8 سال در رده های جوانان و بزرگسالان این تیم حضوری فوق العاده داشت به طوری که توانست نظر مسئولین باشگاه فوتبال اسپورتینگ خیخون را جلب کند.
دیوید در سال 1999 به باشگاه اسپورتینگ خیخون پیوست.
او در این تیم به مدت سه سال حضوری مثمر ثمر داشت به طوری که توانست در این سه سال 80 بازی برای این تیم انجام دهد و 38 گل نیز به ثمر برساند.
روند صعودی دیوید ویا طوری ادامه پیدا کرد که مسئولین باشگاه رئال ساراگوسا با وجود مخالفت های شدید باشگاه اسپورتینگ خیخون تصمیم به جذب این مهاجم گلزن و طراح گرفتند و توانستند در سال 2003 قرارداد خود را به مدت دو سال با این بازیکن منعقد کنند.
مسئولین این باشگاه حتی فکرش را هم نمیکردند که خرید آن ها تا این حد به کمک تیمشان بیاید.
دیوید در طول این دو سالی که در تیم رئال ساراگوسا توپ میزد بسیار عالی ظاهر شد و در 81 بازی که برای این تیم انجام داد توانست 35 گل به ثمر برساند و باعث اصلی قهرمانی های این تیم شود.
دیوید در طول این دو سال حضور خود در این تیم افتخار های زیادی برای خود بدست آ ورد و توانست به همراه این تیم قهرمان جام حذفی اسپانیا شود همچنین توانست با این تیم به مقام قهرمانی سوپر جام باشگاه های اسپانیا نیز دست پیدا کند.
باز هنر نمایی های ویا ادامه داشت تا اینکه پس از اتمام قرارداد خود با رئال ساراگوسا سه تیم از باشگاه های اسپانیا تصمیم به جذب او گرفتند.
از بین باشگاه های سویا اسپانیا-استوابخارست رومانی و والنسیای اسپانیا که برای جذب ویا دندان تیز کرده بودند ویا تصمیم به پیوستن به جمع خفاشان سیاه گرفت و راهی مستایا شد.
دیوید در سال 2005 به جمع یاران شهر والنسیا پیوست که این بار هم همه شاهد هنرنمایی های این مهاجم ارزنده بودند.
او در سال 2008 و 2009 پیشنهاد های وسوسه کننده ای از پنج تیم برتر دنیا داشت که به تمامی این پیشنهاد ها جواب منفی داد و تصمیم گرفت قرارداد خود را تا سال 2014 با باشگاه والنسیا تمدید کند که البته بعید به نظر میرسد با وجود این پیشنهادات وسوسه انگیز باشگاه هایی همچون رئال مادرید به قرارداد خود پایبند باشد.
از بین پنج باشگاهی که پیشنهاد خود را به صورت رسمی به ویا اعلام کرده اند در وهله ی اول باید به باشگاه رئال مادرید اشاره کرد که مبلغ پیشنهادی خود را 55 میلیون یورو اعلام کرده است.
چهار تیم دیگری که عزم خود را برای جذب ویا جزم کرده اند میتوان به بارسلونای اسپانیا-چلسی-لیورپول و منچستر یونایتد انگلستان اشاره کرد.
باشگاه والنسیا:
دیوید ویا در سال 2005-2006 در 35 بازی 24 گل برای والنسیا به ثمر رساند و با اختلاف تنها یک گل از رسیدن به عنوان آقای گلی اسپانیا باز ماند و جای خود را به ساموئل اتوئو از بارسا داد.
او اولین هتریک خود را برای والنسیا در فصل 2006-2007 در بازی برگشت مقابل اتلتیکو بیلبائو انجام داد.
تیم ملی اسپانیا:
ویا اولین بازی ملی خود را در سال 2005 انجام داد و اولین گل ملی خود را در نوامبر همان سال در مقابل اسلواکی به ثمر رساند.
ديويد يکی از 23 بازيکنی بود که توسط لوييز آراگونز برای مسابقات جام جهانی 2006 آلمان انتخاب شد ودر اولين بازی در جام جهانی مقابل اوکراين دو گل از چهار گل تيمش را به ثمر رساند اما در مرحله 8/1 نهايی هر چند يکی از گل های اسپانيا را در مقابل فرانسه به ثمر رساند اما با شکست در اين بازی از دور رقابت ها کنار رفتند.
دیوید ویا به همراه یاران اسپانیا که در این سال ها بسیار برای تیم ملی خود تلاش بسیار کرده بودند بالاخره توانستند در سال 2008 کاپ قهرمانی رقابت های بسیار حساس یورو 2008 را بالای سر خود ببرند و با شکست تیم ملی آلمان افتخاری دیگر به افتخارات خود اضافه کنند.
ویا که در این رقابت ها بسیار عالی ظاهر شده بود توانست برنده کفش طلای یورو 2008 شده و همچنین آقای گل این مسابقات شود.
افتخارات:
-مقام قهرمانی جام حذفی اسپانيا به همراه ساراگوسا در سال 2004
-مقام قهرمانی سوپر جام اسپانيا به همراه ساراگوسا در سال 2004
-مقام سوم لاليگا به همراه والنسيا در سال 2005
-عنوان دومی آقای گلی لاليگا در سال 2005
-2008 قهرمانی در جام ملت های اروپا با اسپانیا در سال
-2008 برنده ی کفش طلای یورو
-2008 آقای گل رقابت های یورو
بیوگرافی:
نام:دیوید سانچز ویا
تاریخ تولد: 1981/12/3
محل تولد:لانگرو-اسپانیا
قد:175
وزن:69
باشگاه های قبلی:لانگرو-اسپورتینگ خیخون-رئال سلراگوسا
باشگاه فعلی:والنسیای اسپانیا
شماره پیراهن:7
ديود ويا بعلت داشتن مهارت های بسيار زياد از جمله : سرعت، قدرت ضربه با هر دو پا، قدرت تمام کنندگی و... يکی از بهترين مهاجمان اسپانيا و حتی جهان به شمار ميرود .
ديويد ویا شهرت و محبوبيت خود را از چهره ی زيبا و شکستن رکورد گلزنی والنسيا در يک فصل با زدن 24 گل در فصل گذشته دارد.
صحبت های ادو در رابطه با ویا:
باشگاه های بزرگ اروپا به دنبال جذب دیوید ویا هستند و این مسأله اصلاً عجیب نیست.ستاره رشد یافته فوتبال اسپانیا، تحسین «ادو» همتیمی برزیلی را كه در تیم ملی كنار جمعی از بهترین های دنیا بازی كرده، برانگیخته است.
دوستی این ۲ نفر از زمان انتقال «ادو» به والنسیا شكل گرفت. ظاهراً  طی این مدت بازیكن سابق علاوه بر دوست ، مرید «ویا» نیز شده زیرا دائماً از توانایی های آقای گل سابق لالیگا می گوید.ادو در آخرین اظهارنظر راجع به مهاجم تیمش گفت: «او واقعاً فوق العاده بازی می كند.» این بازیكن كه اخیراً از بند دومین مصدومیت خود در چند ماه اخیر رهایی یافته، ادامه داد: «در ۲ سال گذشته ویا راتحت نظر گرفته ام و واقعاً او را فوتبالیست متفاوتی یافتم.»
دیوید ویا قصد دارد در مستایا قدرت خود را به رخ چلسی بكشد اما از نظر دوست خود دیگر نیاز به چنین كاری ندارد. باید حرف های چهره بین المللی طلایی پوشان را باور كرد چون «ادو» بر اثر بازی با بزرگانی چون رونالدو و رونالدینیو دید فوتبالی بالایی كسب كرده و از طرفی همراه آرسنال ۲ بار لیگ برتر و ۳ بار جام حذفی انگلستان را بالای سر برده است.
همكاری نزدیك با تیه ری آنری، یكی از بزرگترین فوتبالیست های دنیا را در نظر داشته باشید.از ویا صحبت كنیم. او علاوه بر آنكه در عرصه باشگاهی یك گلزن بزرگ به حساب می آید، در رده ملی نیز بزرگان زیادی را پس زده و آنجا نیز در مسیر درخشانی گام برمی دارد.
چلسی و لیورپول ایستگاه وی هستند نه مقصد خوشبختی او. ادو به درستی ادعا می كند «ویا» لیاقت حضور در بالاترین سطح رقابت های فوتبال را دارد. اگر باور ندارید ، ادامه صحبت های او را بشنوید: «او سریع و باهوش است ضمن اینكه از ۲ پایش استفاده می كند.
ویا فرا تر از تمام تعریف و تمجید ها در میادین ظاهر می شود و واقعاً لایق بازی در جزیره نشان می دهد. تجربه فراوان دیوید در رده ملی بزرگترین عامل دوام در انگلستان تلقی می شود. اثبات لیاقت؟ او همیشه خیلی خوب توانایی هایش را به رخ كشیده است. كار به جایی رسیده كه اكنون گلزنان بزرگ فوتبال دنیا معیار موفقیت خود را رسیدن به تعداد گل های ویا می دانند.»
● نمی خواهید بدانید ویا كیست؟
جوان ناشناخته اسپورتینگ گیخون ، ساراگوسا و ستاره فعلی والنسیا با گلزنی در بازی جام پادشاهی فصل ۲۰۰۴ مقابل رئال مادرید مطرح شد. آن زمان ،بازیكن ساراگوسا حداقل شهرتی كه اكنون پس از زدن گل پیروزی اسپانیا مقابل دانمارك به دست آورده را نداشت.اگر در خیابان های اسپانیا قدم بزنید ،متوجه می شوید مردم ، «ویا» را ناجی خطاب می كنند چون در واقع با آن گل، امیدهای فوتبال ملی اسپانیا را برای صعود به یورو ۲۰۰۸ زنده نگه داشت.
ستاره ماتادورها هنگام صحبت از آینده حرفه ای، شانه هایش را بالا می اندازد اما مطمئن باشید پول های چلسی و رئال سرانجام اندام های بدن او را به لرزه درخواهد آورد. صحبت های پایانی را از زبان «دیوید» بشنوید: «بله! چلسی و رئال مرا می خواهند. هنوز قراردادی امضا نشده و من همه شایعات را تكذیب می كنم. فقط به موفقیت همراه والنسیا می اندیشم.»

erfan بازدید : 17 سه شنبه 05 اردیبهشت 1391 نظرات (4)

زندگی نامه ی لیونل مسی

فوق ستاره ی بارسلونا دارای ملیتی آرژانتینی است.او از همان دوران کودکی نبوغ سرشار و بالای خود را به نمایش گذاشت تا جایی که مربی آن دورانش در باره ی وی گفته:" در آن مقطع کمتر بازیکنی را دیده بودم که در سن مسی آنقدر نابغه باشد و به جرات می گویم کسی وجود نداشت .
لیونل کارهایی با توپ می کرد که اعجاب برانگیز بود و فقط از یک بازیکن مستعد بر می آمد.
" بله همانطور که گفته شد مسی فوتبال را از کوچکی و در خون خود داشت.
متاسفانه لیونل دارای یک بیماری هورمونی بوده که در اثر آن ترشحات کافی که لازمه ی رشد جسمانی وی بود بدن وی را تغذیه نمی کرد. او در مقایسه با هم سن و سالان اش بسیار ریزتر و کوتاه قد تر بود .

در نهایت پدرش برای مداوای وی تصمیم گرفت او را به اروپا بیاورد و این آغاز سناریوی ورود شخصی به بارساست که اکنون همه ی ما با غرور با اسم اش در دنیا جولان می دهیم.
نمی دانم بیماری وی را معجزه بنامم یا خوش شانسی برای بارسا! به هر حال او پا به شهر بارسلونا نهاد. وقتی او به یک دکتر مراجعه کرد دریافت که می تواند با تزریق نوعی آمپول این کمبود ترشح را رفع کند.

ادامه مطلب

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
sms.عکس
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    قهرمان لیگ برتر ایران چه تیمی خواهدبود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 50
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 102
  • بازدید کلی : 4,462